چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۳۶ مطلب با موضوع «حرف دلم :: درد ودل» ثبت شده است

وبازهم متـــــــــــشکرم از مسئولان عزیز شهر ...

خوب حواسشون به روحیات مردم شهر هست ...

دستتون درد نکنه ..بلاخره مردم از این همه تدبیر وامید دولت خسته شدن ...

برای تلطیف فضا بدک نیست...واینکه کم کم مردم مون عادت کنن به اینجور فضاها...

بلاخره سه شب متفاوت هست!!!

اصلا این حرفا چیه ؟!!ما چیزی سرمون نمیشه از هنر و هنرمند!!

نباید حرف بزنیم باید بزاریم مردم خوش باشن در این ماه پر از شادی در این بهاردل انگیز..!!

در این سه شب متفات فقط کمی یاد دل آقا امام زمان باشید وخون برزمین ریخته شهدا ...

تعجبی نداردمجوز فرهنگ وارشاد دولتی که رئیسش شجریان را دوست دارد...!!

قرار ما افراطی ها شب جمعه یادواره شهدای گمنام در کنار مزار باشکوهشون...

 ملتم برن حال کنن با موسیقی سنتی شون...!!

والسلام

 

 

                                                                       خون دل نوشت:

کسی که چند شبکه ماهوره ای تفرقه افکن رو رهبری میکنه ، بر ضد ولایت فقیه صحبت میکنه ،

به رهبری توهین میکنه در نمایشگاه کتاب امسال غرفه پخش کتاب داره (راهروی 19 انتشارات سلسله )

 کسی که به امام هادی (ع ) توهین میکنه (شاهین نجفی ملعون ) کتاب اشعارش در نماشگاه کتاب به فروش میرسه !!چرا ؟؟؟!! چه کسی باید جوابگو باشه ؟ ارشاد یا مسئولین نمایشگاه ؟! 

حضرت آقا هم که به گفته رئیس دفترشون به نمایشگاه کتاب نمیرن!!!

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

 روز مادر بر مادران واقعی این جامعه تبریک وتهنیت...!!

تبریک برکسانی که واقعا مادرن نه ظاهرا..!!

شاید الانکه این متن بخونی  با خودت بگی یعنی چی مگه مادر الکی هم داریم...؟؟!!
آره مادر داریم که فقط اسم مادر بودنا یدک میکشه ....

همین هایی که امروز در خیابون قدم میزنن...بچه کوچکی در دست یا در بغل دارن ...اما نشانه ای هم از حضرت زهرا ندارن ...

پیامبر عظیم شان خدای نکرده نگفت که بهشت زیر پای مادری هست با موهای رنگ شده بیرون ریخته از روسری با آرایش غلیظ به خیابان میاد

نگفت بهشت زیر پای مادری هست که لباس تنگش همه ی چشم های نامحرمان را به سوی خود جلب میکند ...

نگفت بهشت زیر پای مادری هست که متاسفانه صورت دختر کوچولوی سه چهارساله ی خودش هم آرایش میکند...

که از همان کودکی خوب یادش میدهد آرایش کردن ساپورت پوشیدن ...معذرت میخوام رقصیدن وارتباط با نامحرم  را...

نه بهشت زیر پای این مادرها نیست ...

زیر پای این مادر ها همان پاشنه کفش های ده پانزده سانتی شان هست که صدای راه رفتنشان تا چند کوچه شنیده میشود ...

این ها درد جامعه ی امروز ماست ...

آی مادر جوون امروزی ...رسیدن روز زن فقط مختص هدیه گرفتن از همسرت نیست ...که اون هم مشکلات و دردسرای خودش به همراه داره ...!!

علت نام گذاری روز زن به خاطر تولد مادر خوبی هاست...مادری که حسن داشت حسین داشت زینب داشت ...!!

کاش فقط اندازه چند ثانیه بهش فکر میکردی ...کاش از مادر خوبمون یاد میگرفتی طرز تربیت بچه هارا ...!!

کاش به جای فخر فروختن به دیگران بابت هدیه ای که از همسر یا فرزندانت  گرفتی ...

فقط کمی از  اخلاق مادری را یاد میگرفتی که شب عروسی لباس عروسیشو به فقیر هدیه داد ...!!

کاش میتونستم جون بدم ونبینم این طرز فکرهای امروز جامعه ام رو ...!!

کاش وقت بود ...و میشد هزاران هزارن صفحه مجازی وحقیقی بنویسی از این نوع زندگی های غلط..!!

آی مادر ها بیایید مادری کنید ...حالا که بهشت بهای مادر بودنتان هست ...حالاکه با به دنیا آوردن یک فرزند همه ی گناهانت با درد کشیدنت ریخته میشودبه خاطر خدا مادری کن برای فرشته ی کوچکت ...

بزار فرشته ات تا آخرین نفس فرشته بماند ...!!

کار سختی نیست ...از مادران شهدا میشود الگو گرفت چه کردن این مادران..!!

حرف زیاد هست ...زمان نیست ...خلاصه کلام اینکه ...

***روز مادر برمادران عزیز دلسوز وفداکار به خصوص مادر بسیار عزیزخودم تبریک و تهنیت***

 دل نوشت:

هرچه دارم همه از عطر لب مادرم هست عوض قصه به بالین سرم گفت "حسیـــــن"

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

آخرین نوشته سال 92 مرور خاطرات شخصی خودمه دوست نداشتین نخونین وقتتونا نمیگیرم.

سال 92 داره ساعتای آخرشو طی میکنه...

تو سالی که گذشت...

نمیدونم چند بار دل امام زمان خون کردم !!!

آقاببخش منا به خدا اگه اون دعاهای تو قنوت شما نباشه ...بیچاره ام...بازم دعام کن ...

توسالی که گذشت برای اولین بار مرگ یکی از عزیزانم را تجربه کردم یه تجربه ی تلخ وسخت ...

رفتن پدربزرگ عزیزم خیلی سخت بود...از بدترین اتفاقات سال 92 برام بود.

تو سال 92 لحظه های شیرین و به یادماندنی زیادی داشتم...زمستانی بسیار زیبا...واندکی تلخ(شاید لازم بوده)...

تو سال 92 هدیه ای داشتم خیلی دوست داشتنی و بی نظیر از طرف حاج محسن ...

یه هدیه ای که منا هزار برابر عاشق خودش کرد ..!!!

یه اتفاق برام افتاد که شدم مرید حاج عباس ...و مجنون ...

سال 92 گلزارهایی رفتم از جنس بهشت ...!! آسمونی بود وهست ...شک ندارم!!

سال 92 بغض زیاد کردم ...

مثلا لحظه ای که وزیرکشور سابق نتیجه انتخابات را اعلام کرد...یا...لحظه رسیدن بهروز صبوری به مادرش...

یا روز تعلیق غنی سازی...

سال92 مرگـــــ برآمریــــکایی گفتم همچون حامد زمانی پرکار وانقلابی...

"چ "حاتمی کیا و نطق های بعدش هم که محشر بود ...نرفتنش هم به اختتامیه جشنواره فجر خیلی به جا بود...

راستی سبد کالا هم گرفتیم...!!!

اشتون هم که آمد میدان امام...البته اینارا فقط ما دیدیم!!!جاهایی رفت که خانم افخم هم ازش خبر نداشت چه برسد به ما !!!

حضرت آقا هم که تا دلتان بخواهد خون دل خوردن ...

و....

سال 92 برای من سالی سرنوشت ساز بود...خیلی نیاز به دعا دارم...دعا کنید برام...

آخرین دل نوشت سال92 برای دل خودم که گناهام نزاشت مسافر جنوب بشم:

فــکــه ...
حــق میدهــم به آنــها که" تــو را قتلــــگاه "میخوانند ...
حــق دارنــد ...

چه کـــم داری از کربـــلا ... ؟
رمـــل ... آفتاب سوزان ... عطــــش ... شــــهادت ...

 از همین جا از کسایی که قدم رنجه میفرمایند و سر میزنن به وبلاگم چه بزرگوارانی که منا میشناسن ...چه عزیزانی که بنده حقیر نمیشناسن...

اگر حرفی زده شد که باعث آزار شما شده من سرپا تقصیر را به بزرگی خودتون ببخشید...

انشالله سالی فاطمی و پر از خیروبرکت داشته باشید.

یازهرا سلام الله

 

 

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

و باز هم اسفند از راه رسید ...خیلی ها در تب تاب شب عیدن ...

بلاخره سالی نو میشود جلو چشم دوست وفامیل زشته اگر خرید جدیدی برای خانه نکنیم ...

بلاخره تعطیلاتی گفتن زشته است اگر برنامه مسافرتی را ترتیب ندهیم!!

ولی من خیلی ها هم میشناسم که امسال داغدار مادری غم دیده اند...

اکثریت آنها هم عیدی سرتا سر ماتم را در پیش رو دارن ...عیدی دمادم باروضه ی مادر...

خیلی هاهم در تب تاب مهیا شدن برای رفتن به کربلای ایران هستن...

خیلی هام مثل خود من جامانده اند...

یادش به خیر پارسال همین موقع ها بود داشتم خودمو آماده میکردم برای این سفر...

چقدر خوشحال بودم ...

ولی این روزها همش جامیمونم از روضه ها...از همه چی...!!

اسم جنوب که میاد داغ دلم تازه میشه ...

ولی خودم میدونم خیلی جاها کم شهدا گذاشتم خیلی جاها دل آقاصاحب الزمان شکوندم ...

حقم نیست بیام ....

حاج محسن که دیگه هیچی ...خودت ببخشم ...!!

همش زحمتش دادم ...ولی حالا ها کارباهاش دارم حالاها باید دعام کنی حاج محسن عزیزم...

از همین جا از همه ی کسانی که امسال میرن به کربلای ایران التماس دعا دارم.

دل نوشت:

جامانده را به غیر فغان کار بار نیست ای دوست از تبار شهیدان بخوان مرا

 

"به اطلاع علاقمندان میرسانم که هئیت یادیاران در ایام نوروز اردوی سفر به جنوب رابرگزار میکند"

برای کسب اطلاعات بیشتر به وبلاگ هئیت یادیاران مراجعه کنید.

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

من امام ندیده‌ام!

من 15 خرداد 42 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که: «سربازان من اکنون در گهواره‌ها خفته‌اند...»

من 22بهمن 57 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که: «انقلاب ما انفجار نور بود...»

من 13 آبان 58 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که : «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود...»

من 5 اردیبهشت 59 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که : «این شن‌ها لشکر خدا بود...»

من 3 خرداد 61 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که: «خرمشهر را خدا آزاد کرد...»

من 14 خرداد 68 ندیده‌ام!

من چشم که باز کرده‌ام، امام را ندیده‌ام...

شنیده ام صدای لرزان «حیاتی» را که انالله و انا الیه راجعون... اما ندیده‌ام امام را

من جنگ ندیده‌ام... صدای آژیر خطر نشنیده‌ام، به پناهگاه نرفته‌ام

من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!

من اولین بار نام امام را «امام» نگذاشته‌ام...

من چشم که باز کرده‌ام به جای جماران و روح خدا، حسینیه‌ای دیده‌ام با نام خمینی... به جای روح خدا، سید علی را دیده‌ام...

حضرت ماه را... او که یک «آه» بیشتر از خمینی دارد...

من بزرگتر شده‌ام و او موی سپید کرده...

سن و سال من از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است اما افتخارم این است که سن و سالم برابری می‌کند با سال‌های ولایت جانشین خلف پیر جماران...

من امام را دیده‌ام در تمام این سال‌ها...امام را در حسینیه امام خمینی دیده‌ام

من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!

اما «یک شبه انقلابی» نشده‌ام... من در 22 بهمن ها قد کشیده ام!

من جنگ تحمیلی ندیده‌ام و تا دلتان بخواهد جنگ تحلیلی دیده‌ام

من چمران و همت و باکری و خرازی ندیده‌ام... اما هنوز هم روز ترور صیاد را یادم هست

من تا دلتان بخواهد تزویر دیده‌ام و فتنه

تا دلتان بخواهد تهدید دیده‌ام و تحریم...

من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!

اما...

من انقلابی‌ام...

من در 22 بهمن‌ها قد کشیده‌ام...

من 23 تیر 78 دیده‌ام

من 9 دی 88 دیده‌ام

من مشارکت 40 میلیونی 88 را دیده‌ام و دهن کجی به قانون را...

من با حساب همان‌ها که سابقه مبارزاتی‌شان از سن و سال من بیشتر است رأی به بی‌قانونی داده‌ام...

من فقط یک بی‌سوادم که هر سال 22 بهمن قرار نانوشته‌ای دارم با روح خدا و خلف صالحش...

من انقلابی‌ام... من با «خدا» و «ناخدای با خدای کشتی انقلاب» عهدبسته‌ام نه با «کدخدا»...

من چشمان معصوم علیرضا را به یک مشت دلار نمی‌فروشم...

من افراطی‌ام!

یک افراطی امام ندیده!

من خاطره از امام ندارم...

من خیلی بیشتر از تعداد سال‌های عمرم تهدید شنیده‌ام که گزینه‌ها روی میز است...

اما شنیده‌ام از همان امامی که ندیده‌ام!

«آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»

من ایمان دارم که کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن خداست...

همان خدای ملیک مقتدر...

 






دل نوشت
:
فکرش را که میکنـم... میبینم... گروه ۱+۵ یک شوخیست... وقتی... عالم به دست ۵ تن آل عبا + ۱ سقاست...

خون دل نوشت:
آخر مذاکره چه می شود؟ امیرمومنان علی عزل و خلیفه می شود معاویه. ما هر چه می کشیم از مذاکره کنندگانی چون ابوموسی اشعری است...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله
برسد به دست آقا محسن حاج رضایی!
نشانی: بهشت حوالی کوچه ی مادر...!!

بسم رب الشهدا

سلام علیکم بر طلبه ی بسیجی غیور برمحسن حاج رضایی عزیز.
این روزها حالم اصلا خوب نیست... خودت که بهتر میدونی...
حکمت مصادف شدنش  با آسمانی شدنت را نمیدانم شاید خودت بهتر بدانی...!!!
میدانم خود خواهی محض است اگر بگویم شما فقط شهید من هستی آن هم شما با این سیل مشتاقانت...
ولی شما شهید من هستی... شهید من دعاکن برام که تا آخرین نفسم شهیدم باقی بمونی...ان شالله!
امشب دلم ناخودآگاه رفته است کنار اروند ...نزدیکای کارخانه ی نمک...
میدانم مثل همین ساعتها نشسته ای زیر آتش گلوله دشمن برای خودت با خدای خودت درددل میکنی...
امشب که میروی...دل همه ی بچه ها برایت تنگ میشه...همه سراغت را میگیرن...دلشان تنگ میشود برای
نماز شب هایت..برای گریه های میان مناجات شعبانیه... برای الهی العفوهایت...
حق میدم به رفقایت که برای رفتنت این همه بی تاب باشن...من بااین همه بدی هایم بعدبیست واندی سال دلم میخواهد امشب جان بدهم...
ولی برو که موندن نداره اینجا...خوش به حالت...امشب داداش مهدی میاد سراغت...مادر میاد...
حاج محسن تورا خدا به مادربگو یه نگاهی هم به ماکنه... از طرف من بهش بگو... مادر یه عمر که گدای در خونه ی خودت بچه هاتم...این گدایی ازم نگیر... بگو حاجتم بده...به حق امام حسن که خیلی دوستش دارم...
حاج محسن امشب خیلی بی قرارتم وشدیدا دلم تنگه...نمیتونم بیشتر از این چیزی بگم...بماند بقیه حرفها برای فردا کنار مزارت...آن هم  حضوری!
کمی خصوصی تر :
حاج محسن !! یه بار دیگه به مادر جوونی که خودت بهش اقتدا کردی قسمت میدم...
اون هدیه ای که شب میلاد رسول اکرم وامام صادق به من دادی ... اون حال خوب دم اذون مغرب.. اون گریه ها... که شاهد بر همه ی ایناهم حاج عباس بود وهست... اگه بخوای ازم بگیری...به خود مادر قسم بهم بر میخوره ... دلم خیلی میشکنه...
والسلام        
کنیز حضرت مادر سلام الله
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

فـــــــــــردا

گزینه های روی میزت را بر سرت خواهیم کوباند ! این روز روز شکستن دستی است که بخواهد ماشه بجکاند این روز , روز کوبیدن گزینه های روی میز با میزشان بر سرشان است این روز , روز رو کردن گزینه های ماست گزینه های جمهوری اسلامی مردمانش است چیزی که کرکس ها نمی فهمند !

فــــــــــــردا

همه خواهیم‌آمد همه ی بی سوادهای ایران فردا

با شعار مرگ برآمریکا

به خیابانها می آییم. فردا میاییم تا بی سوادی مان را نشان دنیابدهیم! یاد شهید تهرانی مقدم به خیر که میگفت رو سنگ قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند.

اسرائیل را نابود خواهیم کرد به کوری چشم همه بد بخواهان ایران وحضرت آقا.

فــــردا خواهـــم آمد همــــراه با شهــــدای شهـــرم

آی جناب کد خدا به گوش باش تا ما زنده ایم و نفس میکشیم نمیزاریم حتی خواب ایران بدون هسته ای را ببینید.بگذار آقایان هر چقدر میخوان برای شما لبخند بزنن وروی خوش نشان دهند.

مهم حرف رهبرم هست که گفتن: من به این مذاکرات خوش بین نیستم.!!

 

 

یادشهید کوروش بابا پور هم به خیر که گفت:

ما نمی خواهیــم فقط کربــلا و قدس را آزاد کنیــم، بلکه هدف ما این است که کاخ سفیــد را به حسینیــه تبدیـل کنیم....

...همینه حرف بچه بسیجی...

دل نوشت:رهبرم..امــــام می دانـــست  که شــما می شوی ناخــدای باخــدای کشـتــی انقــلاب و اِلا با دلـی آرام و قلبــی مطمئــن نمــی رفت.

 

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

حـــــــــــــــــــاج محـــــــــســـــــن

دست دلـــ♥ـــ گرفتــه ام را بگیــــر و با خودت ببــــر...

ببــــر بـــه آسمـــان هوایــــی که هرگــــز نگیرد...

ببـــــــر بــه اجابت انبــــــــوه دعــــــا...

گــــله دارم ازت...

اما چی بگم که مردم بر من خورده نگیرن...

یک شهر در تب تاب مراسم سالگردت هستن..اما

من نشستم کنج اتاقم با این صفحه کیبرد هی مینویسم پاک میکنم حرف دل را...

چی بگم آخه...جوابم این نبود...!!

چقدر امتحان بشم...بزار یواش بگم خسته شدم دیگه...

دلم تنگه ...

تنگه روزایی شادی که فقط من بودم تو...

تنگه دوتایی زیارت مادر خوندنمون...

تنگه برا شمع روشن کردن...

برا نشستن کنار مزارت..

برا خاکی شدن چادرم از خاک گلزار...از خاک مزارت..

تنگه برای حرف یواشکی هامون...

تنگه برا...

میبنی چقدر دلتنگی...!!!

بعد این هم سال عاشقی...اولین بار که تنهام میزاری...

خودت اگه نمیخواستی من غلط میکردم هم چین کاری کنم؟؟!!

خودت منا آوردی تو این راه...کجایی پس؟؟!!

کجایی رفیق با معرفت من؟؟!!

بحث رفاقت مونم که مال امروز دیروز نیست مال خیلی ساله...

از همون موقع که مامانم دستمو میگرفت گم نشم تو گلزار...

اصلا اگه یذره هم آبرو دارم بخاطر خود خودته...

حالا میخوای تنهام بزاری؟؟

میخوای همه بهم بخندن بگن حاج محسنم تنهات گذاشت؟؟!!

همینجوریشم ملت منتظرن مسخره کنن..

خدا وکیلی سخته کلمه تنها را بیارم بعد هر بار که تایپش میکنم میگم نه بابا حاج محسن هست کمکم میکنه...تازه اول راهم...

ولی حاجی , رفیق با مرام من ,نزار همه ی دنیای بگن حاج محسن دستتو ول کرد...

نزار بگن تو که ندیدیش براچی سنگشو به سینه میزنی...!!

از این حرفا که زیاد شنیدم...میگن دیوونه ای که  مرید یه عکس یه سنگ قبر شدی؟...

خسته ام رفیق خیلی خسته ...

کمکم کن

تورا به پهلوی شکسته ی , مادر ...قسم میدم...

تورا به دوبرادر شهیدت قسم میدم...حرف حاج مهدی رو که زمین نمیزنی؟!...

تورا به دوستان خوابیده در گلزارت قسم میدم...

به اروند.. وشهدایی که هنوزم اروند هستن...قسم میدم..

گــــــــره از ایــــن کــــار مــــا بــــاز کــــن...

دل نوشت :

انی سلم لمن سالمکم...دارم سعی میکنم لااقل از بدهایی باشم که خوب ها را
دوست دارند...!

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

 

 

با خون دلت آقا انقلابمان 35 ساله شد آقاجان ممنون که با تمام توان بعد رفتن امام خمینی (ره)انقلاب را به اینجا رساندید شمع شدین و سوختین و آب شدین، خون دل خوردین و جلوی یه دنیا وایسادین. سرباز کوچکتون تبریک می گه حالا من که سنم از سن انقلاب کمتر است با تمام شرمندگیم اما قول میدم جونم پیش کشتون باشه... تبریک به تمام اهالیه کشوری که از ظلمت نجات یافتند...

 

 

دل نوشت:حاج محسن ...دوست دارم..تو باشی ، من باشم و دیگر هیچ ... دنیا هم ارزانی خودشان !

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

 

مـن یـک افـراطـی ام ...

بهشتی ، دیالمه ، رجب_بیگی ، وزوایی و ... همه و همه افراطی بودند ، چون که در خط_امام بودند و اسلام آمریکایی را بر ملا کردند ...


همت هم یک افراطی بود چرا که گفت :

زمان بازرگان به ما برچسب چریک زدند، زمان بنی‌صدر هم برچسب منافق ، الان هم برچسب خشک_مقدس و تحجر ، هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم برچسب‌ بارانمان کردند، حالا روزی ده برچسب دشت می‌کنیم، اما بسیجیان دلسرد نمی شوند! حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند!!

در دوران به اصطلاح ، اصلاحات هم به ما می گفتند لباس شخصی ، تندرو ، متحجر و ....

باکی نیست ...

احمدی روشن هم یک افراطی بود ، چون که خط قرمزش ولایت_فقیه بود ...


حال میخواهی به جلیلی رای داده باشی و یا به قالیباف و یا به غرضی ...

مهم اینست که تو جزو 49و نیم درصدی هستی که به شیخ تدبیر رای ندادی ...
پس تو افراطی و بی قانون هستی ، و باید به گوشه رینگ برده شوی ...!!!

آری برادر و خواهر من اینست رسم روزگار ...

هرچقدر بیشتر خون دل بخوری ، بیشتر برچسب می خوری ...
ولی ما را چه باک از برچسب ...

 

 

خون دل نوشت: اعتدال تویی که در پرده ایی و الا ما یا افراطیم یا تفریط...

 

  • کنیز حضرت مادر سلام الله