چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۴ مطلب با موضوع «حضرت ارباب :: کربلا» ثبت شده است

نــامــــه ای بـــه اربـــاب

بادیدگانی گریان 

به :ریاست محترم بخشِ بی قراری های دل ، سایه ی سر ، حضرت اباعبدالله (روحی فـداک)

از: کربلای دلم

با سلام و صلوات خاصه و آرزوی سلامتیِ دردانه فرزند ِ موعودتان

احتراماً

پیرو دعوت قبلی تان به آن بهشت ِ بی مثال و آن منزلگاهِ سرگشتگی و به جهت جاماندن یک فقره دل روبروی ایوان طلای حرم تان ،

و یک جفت چشم در حوالی حریم تان ،

و یک هوا آشفتگی کنار بیرق و عَلَمِ تان،

و یک عمر تپش در کنار روضه هایتان ،

...درخواست آن دارم که دیگر بار با عنایت خداوندم و خواست قلبِ مبارکتان ، منت بر سرم نهاده ، دعوت به آن وادی جنونمان کنید که نزدیک است جان دادنمان از این غم ِ فراقِ شب های زیارتی تان ... فرا رسد

 که آرام گیرد سرگشتگی ها و بی قراری ها و تپش های قلبمان و همچنین جانی دوباره گیرد این دست ها از لمس ضریح شش گوشه تان ...

خواهش و تمنا دارم دعوتنامه ام را مُهر کنید. امیر قلبم ؛دل در هوای کربُ بلا دست و پا می زند...

با تقدیم همه ی جان و روح و هستی ام

آدرس گیرنده:

عراق. شهر کربلا -. خیابان بین الحرمین - ورودی باب القبله - ضریح شش گوشه -

حضرت ارباب سیدالشهداء علیه السلام.

حرف دلم :

دارد میرسد شب بی قراری من و حاج محسن

شب رفتن او و دل سپردم من به او ...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

خیلی اشکـــ ریختم با این شعر

خیلی حالم را خوب کرد

تا آخرش بخونید ومن بیچاره جامونده از حرم ،گناهکار را هم دعا کنید .

بسم الله...

روزی سه وعده جای غذا غبطه میخورم...
هرشب به حال اهل بکا غبطه میخورم...

من از دعای مادر خود سینه زن شدم..
بر مادرم به وقت دعا غبطه میخورم..


فرق است میان غبطه و بخل و حسد عزیز...
پلکم همیشه تر شده تا غبطه میخورم...

با روضه خوان مجلستان گریه میکنم...
بر ذاکران و سوز صدا غبطه میخورم...

ای پیر غلامهای حسینیه های عشق..
هر دم به موی و روی شما غبطه میخورم...

بر چایی ریز روضه تان وقت ریختن...
بر استکان به قصد شفا غبطه میخورم...

با یاد چای تلخ نجف چای روضه را..
من با نبات و قند نه,با غبطه میخورم..
آنها فدا شدند که ما زندگی کنیم..
من بر رشادت شهدا،غبطه میخورم..

حتی به درد کشته شدن هم نمیخورم...
بر گوسفند نذر عزا،غبطه میخورم..

من روز و شب به کرببلا فکر میکنم..
یعنی همیشه و همه جا،غبطه میخورم..

حال مجاورین حرم هم حکایتی است..
هر شب کنار فاصله ها،غبطه میخورم...

دیدم پیاده های حرم پا برهنه اند..
بر زخم ها و تاول پا،غبطه میخورم..

دارد تمام میشود این ماه اشک و خون..
هر دم به ماه خون خدا،غبطه میخورم..

این اربعین اگر نروم تا به کربلا...
بر زائران کرببلا غبطه میخورم.
..
خون دل نوشت:
خواهـــــرم !!!بــاور کن اعضای بدنت را تا مُحرِم نکنی مَحرم ِ ارباب نمی شوی... آخر می دانی؟ غیرتی بود عباس (ع)... معجرت را دریاب!
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

حاج احمد این ایران با آن ایرانی که شما میشناختید خیلی متفاوت است...
همه دم از شما میزنند ولی کسی طاقت حضور شما را ندارد...
با آن جسارت و شجاعتی که از شما سراغ داریم طاقت این ایران را ندارید و به همه اعتراض میکنید و ...
حاج احمد اگر شهید شده اید که هیچ ولی اگر زنده اید
انشاالله هر وقت آزاد شدید از همانجا به لبنان بروید و با سید حسن نصرالله با اسرائیل بجنگید تا شهید شوید
به ایران برنگردید...شما طاقت تحمل ایران ما را ندارید..

به قول حاج سعید قاسمی  اگه حاجی برگرده. تو فرودگاه امام تا از هواپیما اومد پایین مطمئن باشید اولین چیزی که میگه اینه: من گفتم منو ببرین ایران ! چرا آوردین دوبی ؟؟

 دل نوشت:

بیهوده نیست هر نفسم میشود حسیــن ... من با غذای روضه ی تو قد کشیده ام ...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

وسط جاذبه ی این همه رنگ...

نوکرت تا به ابد رنگ شماست...

بی خیال همه ی مردم شهر...


دلم آقا به خدا تنگ شماست...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

**به بهانهء ۲۸ رجب المرجب ، سالروز خروج کاروان سیدالشهدا صلوات الله علیه از شهر مدینه به سمت کربلا**

 

حسین ، قافله ات نیّت سفر دارد

 

تو میروی و خدا از دلت خبر دارد

 

برای بدرقه ام البنین هم آمده است 

 

به جای مادرتان دست بر کمر دارد

 

مسیرتان زیاد است و دخترت کوچک

 

برای دختر تو این سفر خطــــــــر دارد

 

برای قاســـــــم از اینجا زره ببر آقا

 

برای پیکر او سنگ ها شرر دارد

 

میان قافله ات جا که هست ، با زینب

 

بگو که چادر و معجــــــر اضافه بردارد!

 

بیا حسین عوض کن تو ساربانت را

 

گمان کنم که به انگشترت نظر دارد

 

بیا برای خودت هم کفن بخر آقا

 

ثواب دارد عزیزم ، کجا ضرر دارد...

 

...صل الله علیک یا مظلوم یا أباعبدالله...

خون دل نوشت :
در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد ، ابن زیاد هم سینه می زند ! {حاج آقا پناهیان}
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

بسم رب الحســـیـــن (علیه السلام) ... 
بگذار خیـــس شوم ... 
میان ِ هق هق ِ دلتنگی هایم ... 
بگذار فریاد بکشم ... 
از درد ها ...
بگذار نگاه کنم 
عاشقانه 
اربــابـــ ... را 
آهای دنیـــا...!
مرا با هق هق ِ دلتنگی هایم ، فریاد دردم ، نگاه عاشقانه ام ، نجوای درونم ... 
تنها بگذار ... 
رها کن 
آری
مرا دیوانه بخوان 
دیوانه ...
انا مجنون ...
حـــ ســ یــ نـــ (علیه السلام)
 
 
 
 
امشب یه عزیز دوست داشتنی دلمو راهی حرم کرد ...آخ ارباب درد دوری خیلی سخته خیلی ...
بزار بیام همونطور که بار اول اومدم زیر قبه بهت گفتم حرف دلمو ...بزار بیام ...
تا آخر عمر کنیزخودتو مادرتم اگه حاجتمو بدی ومنا راهی حرم کنی..
 
دل نوشت:
برود هرکه دلش خواست شکایت بکند . شهر باید به من هیئتی عادت بکند...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله
 

کربلا ما را به سوی خود فرا می‌خواند و ارواح مشتاق ما بی‌تابانه، همچون کبوتران حرمـ.. به‌ سوی کربلا بال می‌گشایند. بار دیگر صدای «هل من ناصر» امام عشق در دل تاریخ بلند است و ... هر آن‌کس در هر زمان و در هر جا به این صدا لبیک گوید کربلایی است و کربلا میزان عشق است واهل الله را از اغیار جدا می‌کند..... کربلا ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیر...
 "سید شهیدان اهل قلم"

دلم تنگه برا حرم ارباب 
دلم تنگه براکربلا 
دلم تنگه برا شش گوشه 
دلم تنگه برا تل زینبیه
دلم تنگه برا بین الحرمین
دلم تنگه برا حرم سقا
دلم تنگه برا خیمه گاه 
دلم تنگه برا برای ذره ذره خاک کربلا
تسبیح تربتم تو دستام میگیرم همین منا آروم میکنه ولی ارباب خیلی دلـــــــم تنگه....
کربلا رفته ها حال الان منا خوب میفهمن
با یه عکس با یه جمله با یه اسم زود دلت هوایی میشه ...
دلــ مـــ امــــ شــ بـــ هـــ و ا یـــ یــــ
اربــــ ا بـــــ  دســــ تــــ مــــ و بـــــ گــــ یـــــ ر
 
 
 
دل نوشت:
این همه آدم رفتند و نیامده اند؛ و فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند میگویند:‏
نیامــد نیامـــد ... ای اهل حرم میـــر و علمـــدار نیامـــد‎ ...
...دعام کنید ان شالله خدا به حق شما خوبان من رو سیاهم ببخش...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

هنوزم....

به دعای زیر قبه ام ایمان دارم...

هنوزم پیرهن مشکی ارباب شال عزا برام از همه چیز مهم تره....

ارباب دعای زیرقبه ام را از خودت میخوام....

با همه ی روسیاهیم ولی ارباب من فقط تو این دنیا یه ارباب دارم...

اربابم فقط یه مادر داره...

آی ارباب خودت میدونی...خودت و مادرت..."حاج محسن و حاج عباس".....

یه وقتایی هست که فقط آدم نیاز داره به دعای دیگران....نه اینکه خدا صدات نشنوه ولی ...

خیلی لنگ یه دعایی...لنگ یه نگاه ... یه دعا یا یه نگاه از جنس نگاهایی با لبخند حاج محسن...

یه دعا از طرفای مجنون از طرف حاج عباس...میدونم گره فقط به دست خودشون باز میشه...

پس حاج محسن قسم به پهلوی شکسته مادرت....قسم به وای مادرم گفتنات...یه نگاه...بیا یبار دیگه بزرگتری کن برا من روسیاه...

حاج عباس قسم به مادری که میدونم تو مجنون زیاد میاد پیشت...قسم به اون چادر خاکیش....

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

 

هیچ وقت از یادم نمیرود ...

برات کربلایم را میگویم امام رئوفم..



  • کنیز حضرت مادر سلام الله

مزد چهل روز پریشانی هایت زائر

از میان همه کردند جدایت زائر


دست  ارباب خودش دوخته بر قامت تو

خلعت نوکری خویش برایت زائر


بی سبب نیست خدا هم به شما مینازد

حضرت فاطمه کرده ست دعایت زائر


هر سلام تو، جهان در تب و تاب است

با لرزش آهنگ صدایت زائر


کاش در صحن علمدار، به یادت آرند

ما را به میان گریه هایت زائر


آهسته قدم بزن، خدا می داند

جا مانده دلی به زیر پایت زائر


این ذکر «حسین حسین» مرا خواهد کشت

مستانه بخوان، جان به فدایت زائر

دل نوشت:جامانده ام...دلم خون است...دعایم کنید...






  • کنیز حضرت مادر سلام الله