چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید» ثبت شده است

 
باید خاکی خانه این قوم شوی تا افلاک فرش زیر پایت شود ...
 
 
 
 
 
 
اَلسَّــــــــلامُ عَلَیْــــــکُمْ یا اَهْلَ بَیْـــــتِ النُّبُــــــوَّةِ
 
چقدر دور از دسترس زندگی الان علی برای ما 
علی که هم سن سال ماست...قطعه24 بهشت زهراست 
کنار شهید چمران خیلی از شهدای بزرگ خوابیده...
علی که مثل ما نه جنگ دید نه امام ولی سرباز ولایت بود..
الان کجا هستی؟؟.. خوش به حالت علی آقا...
خوش به حالت که شرمنده شهدا نشدی !!
ماکه خیلی شرمنده ایم خیلی وضعمون خرابه ...
خدا میدونه چه حالی داشتم وقتی مادرت دیدم بالای مزارت نشسته بود...
چقدر شرمنده  بودم...با چه بغضی باهاشون حرف زدم...
باچه غصه ای گفتن: من از وقتی علی اینجاست هر روز صبح  تا ظهرمیام پیشش...
و هزار سالم اگه بگذره هیچ کس حال این مادرعزیز را درک نمیکنه ...
فقط دلش خواهد شکست آن هم روزی هزار بار با دیدن صحنه هایی که
علی بخاطر آن لایق شهادت شد ...
همین صحنه هایی که ما هم زیاد میبینیم ولی سکوت میکنیم !!
به قول آقاسید مرتضی آوینی "شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید،
 هر وقت به سایز این لباس تک سایز در آمدی ،پرواز می کنی،مطمئن باش"
خوش به حالت علی آقا ...مزد یه عمر نوکری در خونه ی مادر گرفتی..
فقط یه دستی هم به این دل خراب ما بکش ...
بزار یکم عاشق بشیم مثل خودت ...
تو سرباز واقعی حضرت آقا هستی نه من بیچاره ...
 
خون دل نوشت:
وتو ای خواهر دینی من : دوست دارم وقتی در خیابان راه میروی سنگینی تابوت مرا بر روی شانه های خود حس کنی!! شهید مرتضی صالحی
  • کنیز حضرت مادر سلام الله
 
 
 
قسمتی از وصیت نامه شهید دانشجو محمد علی هدایتی :
من حاضرم گرسنه بخوابم من حاضرم برای رهائی شب را به جبهه بمانم اما رضا نمیدهم وطنم را در یورش قبیله ای جلّادان ویران ببینم و دم برنیاورم ما از قبیله مردانیم ما از تبار شهیدان باید دوباره برخیزیم مابا تفنگ پیمان داریم با چهچه بلندش،رگبار آتشینش با آتش روانش فوج ستاره های روشن دنباله دار این لوله مسلسل خودکار ما ایستاده ایم با قلمهایمان ایستاده ایم با فرهنگمان،مکتبمان ،اماممان ،هدفهای مهم غدیرمان ایستاده ایم،غرق سلاح و ایمان ،ایستاده ایم تا خلقهای زیر ستم را از یورش قبیله تاتاران ،ضحاکان ،صدامان،آزاد کرده و آنگاه شهر بزرگ وحدت انسان را از نو بنا کنیم که این هدف موجودات غدیر خم است ...
 
دل نوشت:
از این همه خوب در جهان خوب تری مرغوب تری اگر که مخروب تری تا کور شود هر آنکه نتواند دید بی گنبد و بی ضریح محبوب تری
 
 ***٨شوال سالروز تخریب بقیع تسلیت باد ***
  • کنیز حضرت مادر سلام الله
وقتش رسیده وقت کنی رو به ما کنی
ما را کبوتر حرم سامرا کنی
درهم بخر نگاه نکن که چه میخری
رسوا شوم اگر که بخواهی سوا کنی
***شهادت دهمین ستاره آسمان ولایت وامامت بر همه شیعیان تسلیت باد***
 
دل نوشت:
مــــن اینجا ... در قصــــه خیـــــس این دنیــــــا ... وجـــــودم مچـــاله شد!!!
 کــــارے بکـــن اے شهـــــید بعضـــے وقت هــا نمــــے دانم ،
 در میــــان ایــن گــرد و غبـــار گنـــاه در این دنیـا بــا که مـــے توان از بـــے قراری گفــت...؟!
  • کنیز حضرت مادر سلام الله
 
***دهم اردیبهشت یاد آور حماسه سازان آزادسازی خرمشهر گرامی باد***
 
شهدای عزیز وقهرمان شهر محلات در عملیات بیت المقدس:
 
شهید اکبر خادمی.شهید محمود محمدی.شهیدابوالقاسم سلیمانی
شهید حسن رضایی.شهید حسین آشوری.شهیدحسین امیری
شهید رسول رضایی.شهید سید روح الله صدری.شهیدعباس هدایتی
شهید عبدالله خاکپور.شهید حسن تقئیی و
شهید عزیزی که خیلی بهش اردات دارم:
 شهید سید حسین پیموده
 
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
 
دلم باز هوایی ...
دلم گرفته ...
باز بار گناهاش سنگین شده ...
خدایا از فاطمیه تاحالا  دوباره شدم اون بنده فراری...
صدای این رجبیون داره میاد...
خدا داری دوباره صدام میکنی ...
خدایا من همونم که کلی الهی العفو گفتم تو روضه های مادر زیر آسمان چوبی مسجدآقامیرزا حسین...
بزار جز اون رو سفیدای ماه رجب باشم ...
 
دل نوشت:
گفتند کارتان؟
همه گفتیم نوکـــریـم
چون بار عشــــق را به سر شانه میبریم!
ما را اگر چــه
بازی دنیا خــــراب کرد
اما به لطف روضه ارباب بهتریم...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

ده سال دوری از مردی آسمانی...

ده سال دوری ...

حاج سیدطه نبودنت چقدر این سالها حس شد ...هرکجا که فکرش را کنی دلتنگت میشدیم ...

ده سال است که شبهای قدر دلتنگ الهی العفو گفتن هایت میشوم ...

حالا دیگر مسجدالقائم هم بنایش جدیدشده ...

اما دلم برای همان سالهایی تنگ شده است که چادر مشکی کوچکم سر میکردم ودست در دست مادرم میامدیم مسجدالقائم..

 یادش به خیر بین دو نماز از طبقه ی دوم مسجد نگاهت میکردم ...سر سجاده ات نشسته بودی ذکر میگفتی ...

یاد نماز جمعه خواندن در حوزه علمیه به خیر...وخطبه خواندنت با صدای آرامت...

چقدر دلم برایت تنگ شده ...!!

الان که وصیت نامه شهدای شهرم را میخونم همشون سفارش کردن هوای حاج آقاطه را داشته باشید گوش به حرفش بدین....

خوشبحالت رفتی پیش بچه هات پیش شهدا ...رفتی و مارا تنها گذاشتی ...

بعد از رفتنت همه چیز عوض شده ...

بعد از رفتنت دیگر نمیتوانم سرم بالا بگیرم ازبس شرمنده شهدام ...

بعد از رفتنت شهرمان شد توریستی ..به احترام مسافرانش نباید فاطمیه سیاه پوش باشد ...!!

بعد از رفتنت مجتمع رز اومد کنج چهاراه استقلال ...نمیگم از درونش ...دلت میشکند...!!

از وقتی رفتی بچه حزب الهی هارو خوب مسخره میکنن ...!!

مسخره مان میکنن برای چادرمان ...برای گلزار رفتنمان ...برای مشکی پوشیدنمون برا مادر...!!

امـــــــا...

خیالت راحت ...

اگر لایق باشیم ...وایسادیم عین کوه وایسادیم پشت آرمان هایمان ....

بگذار از زمین آسمان بر سرمان ببارند ...بگذار روضه گرفتنمان را مسخره کنن...خیالی نیست ...

همه ی عشق ما گریه تو روضه هست .. همه ی زندگی مان همین چادری که از مادر به ارث بردیم...

رفیق داریم در حد شهدا ...

پاتوق داریم در حد گلزار شهدا و مزار شهدا گمنام...

حاج آقاطه  عزیز عمری اگر باشد به دعای شما وشهدا ان شالله بتونیم رهرو این انقلاب باشیم...

ولی جای خالیتان خیلی شدید حس میشود ...

ومن بعضی روزها همه دلتنگی هایم رامیارم کنار مزارت و برایت درد دل میکنم ...

شادی روح بلندش صلوات 

اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

دل نوشتم تقدیم به خواهرای محجبه :

ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍﺗﻨﻬﺎﭼﺎﺩﺭﯼِ ﮐﻞِ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽآن لحظه ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻦ ﻭ ﺑﮕﻮ :

ﺧﺪﺍﯾﺎ ؟!ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﻢ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺭﻧﮓ ﻭﺍﺭﻧﮓ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺑﺎﺷﻢ.

  • کنیز حضرت مادر سلام الله
گمنامی راز عجیبی است ...
گمنامی یعنی مثل حاج احمد متوسلیان بیست سال نا معلوم باشی...
گمنامی یعنی مثل باکری جنازه ات بر نگردد... 
گمنامی یعنی روزنامه نویسی به شهدای مظلوم ما بگوید :«یاران دیکتاتور!!!» 
گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های هویزه که زیر شن تانکها له شوند و آخشان هم ضبط نشود ...
گمنامی یعنی بدن های نازنینی که درکوه های کردستان منجمد شدند ...
گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی و نفرین و ناسزا تحویلت دهند ...
گمنامی یعنی اشک های ممتد امام در قبول قطع نامه و گریه های تلخ بچه ها در روز پذیرش آتش بس ...
و خلاصه گمنامی یعنی گمنامی...
دل نوشت:
تو هنوز با تمام نبودنت . . . تنها پناهگاه من،از این آدم هایی !
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

{-35-}دوم فروردین یادآور شهدای قهرمان عملیات فتح المبین گرامی باد...{-35-}

شهدای عزیز وقهرمان شهر محلات در عملیات فتح المبین :

شهیدرضاگرانپایه-شهید ابوتراب محمدی-شهید احمد اربابی-

شهید احمدکریمی-شهیدحسن یارمحمدی-شهیدحسین حبیبی-شهیدحسین مسیحی-شهیدامیرحسینی-شهیدرضامهاجری-شهیدرضافیروزی-شهیدرضامیلادی-شهیدسیدحسین علوی-شهیدعباس عرب-شهیدعباس قدس-شهیدعطاالله حسینی-شهید علی اصغربنی اسد-شهید علی اکبرفیروزی-شهیدعلی اکبر محمدرحیمی-شهید علی پورآغاسی-شهید قاسم اسماعیلی-شهیدمحسن امیرخانی-شهیدمحمد نادری-شهیدمهدی عباسی-شهیدمهدی آشوری-شهید مهدی ولیئی-

و دوشهیدی که خیلی بهشون ارادت دارم شهید محمودصادقی ومهدی حاج رضایی

شادی روح بلند همشون صلوات

{-35-}اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم{-35-}

 

 

دل نوشت:

خدایا به زبان می گفتم من لی غیرک اما همه را داشتم جز تو...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله