چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۳۰ مطلب با موضوع «اهل بیت» ثبت شده است

 

 

 

 

 

در سیر دل جبریل هم بال و پرش ریخت

وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت

 

فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش

هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت

 

از زینبش زهرای دیگر ساخت زهرا

مادر تمام خویش را در دخترش ریخت

 

او «زینت» است و بی نیاز از زینتی هاست

پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت

 

وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم

نهج البلاغه بود که از منبرش ریخت

 

وقتی دهان وا کرد، از بس که غیورند

مولا صدای خویش را در حنجرش ریخت

 

در کوفه حتی سایه اش را هم ندیدند

فرمود: غُضّوا... چشم ها در محضرش ریخت

 

زن بود اما با ابهّت حرف می زد

مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت

 

وقتی که وا شد معجرش، بال فرشته

پوشیه های عرش را روی سرش ریخت

 

به مرقدش، تازه نگاه چپ نکرده!

صد لشگر تازه نفس دور و برش ریخت

 

یک گوشه از خشمش اباالفضل آفرین است

گفتیم زینب، صد ابوالفضل از برش ریخت

 

هجده سر بالای نیزه لشگرش بود

تا شهر کوفه چند باری لشگرش ریخت

 

وقتی هجوم سنگ ها پایان گرفتند

خواهر دلش ریخت، برادر هم سرش ریخت

 

با نیزه می کردند بازی نیزه داران

آن قدر خون از نیزه ها بر معجرش ریخت...

 

آن قدر بالا رفت و بالاتر که حتی

در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت


 

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

آقاجان
با یاد تو نشسته ام، در راهی که عبور کنی، می‌خواهم در آخرین غروب زندگی برجای پای تو نماز بگذارم؛
ای غریبه همیشه آشنای من، مهدی جان! بازگرد دیگر جانی نمانده است.
جوانیمان رفت و نیامدی... الوعده الوفا...



ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ
ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ

ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﻫﺶ
ﻣﯽ ﮔﺰﺍﺭﺩ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺶ
 
ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﺭﻧﮓ ﺍﻭ ﺭﻧﮓ ﺍﻟﻬﻲ
ﻣﻲ ﺯﺩﺍﻳﺪ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﺗﺒﺎﻫﻲ

ﻛﻴﺴﺖ ﺍﻭ ﮔﻨﺠﻴﻨﻪ ﻱ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ
ﻭﺍﺭﺙ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻣﻮﻻ‌ﻳﻢ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ

ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﯿﻎ ﺳﺮﺥ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ
ﺗﺎ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺑﺮ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ

ﺗﺎ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺷﻤﺎﺭ
ﻻ‌ ﻓﺘﻲ ﺍﻻ‌ ﻋﻠﻲ ﻻ‌ ﺳﻴﻒ ﺍﻻ‌ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ


*اللهم عجل لولیک الفرج وعافیة و النصر*

  • کنیز حضرت مادر سلام الله
وقتی شبیه فاطمه لبخند می زنی
بر چینی شکسته ی دل، بند می زنی
من غرق خوابم و؛ تو برای ظهور خویش
هر صبح جمعه ، رو به خداوند می زنی
کی پرچم مقدس دارالخلافه را
بر قله ی رفیع دماوند می زنی!؟
در دولت کریم شما حرف فقر نیست
آقا تو حرف های خوشایند می زنی
بعد از زیارت نجف و طوس و کربلا
حتماً سری به فکه و اروند می زنی
با اشک دیده آب به قبر مطهر ِ
آنان که کشتگان فراقند می زنی





دل نوشت
:چقــــدر دلـــــم " تـــمام شـــدن " مــی خــواهــد ...تــمام شـــدن " روزهـــای بــی تــو " ... 

*أللّهــــــمَّ عَجِّــــل لِــوَلیِّکَــــــ الفَـــــرَج *
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

گاهی که با نیاز دلم ناز می کنی
داری مرا دقیق برانداز می کنی


یعنی نگاه می کنی اول کجایم و

بعداً مرا به سمت خود آغاز می کنی

دارم دوباره شاعرتان می شوم مرا

داری دوباره قافیه پرداز می کنی

تازه شدم شبیه پسر بچّه ای که تو

پیش ضریح می بریَش ناز می کنی

حس می کنم که وقت دعا لطف خویش را

از لابلای جمعیت ابراز می کنی

گاهی برای تو همه تن سوز می شوم

تو در عوض همیشه مرا ساز می کنی

از خوبی شماست که خوب کم مرا

تو در حساب خویش پس انداز می کنی

گاهی کنار پنجره ات بسته می شوم

گاهی میایی و گره را باز می کنی

بر پرده، زنده کردن شیرت عجیب نیست

هرشب مسیح معجزه! اعجاز می کنی

اینبار هم شبیه خودم نه شبیه تو

دل می دهم به پنجره های ضریح تو

آهو که نه کبوترتان نه که آدمیم

تا با توایم پس همه ی عمر با همیم

فرقی نمی کند که چه هستیم یا که ایم

ما هرچه هست شیعه گیت را مصممیم

گاهی برای منبرتان مثل دعبلیم

گاهی برای نخل ولای تو میثمیم

لرزان نمی شویم به بادی که می وزد

به ریشه های حبّ تو وصلیم ، محکمیم

حاتم کجا و سفره ی احسانتان کجا

ما جیره خوار سفره ی ارباب حاتمیم

ما زنده با توایم و دم از تو گرفته ایم

پس ما برای کشته شدن هم مقدمیم

مدیون آن کسیم که ما را به تو سپرد

عمریست زیر سایه ی تو زیر پرچمیم

ما را زیاد و کم ننوشتند، واحدیم

گاهی اگر زیاد و زمانی اگر کمیم

کم گریه می کنیم و لیکن موثریم

یعنی شبیه بارش بارانِ نم نمیم

یابن الشّبیب خواندنمان را که دیده ای

دیدی که در عزای شهید محرمیم

این ویژ گی ّ روضه ی جد غریب توست

که ما هنوز با غم تو غرق ماتمیم

اینبار هم دلی که شکسته است را بخر

لطفی کن و دوباره مرا کربلا ببر


دلتنگی عجیبی در من غوغا می کند مولا میشود به پابوست آیم؟؟؟
دلخوش به همین یک سلام از دورهستم...

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا یا غریب الغربا


...التماس دعا...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

باید اینجا حرم درست کنند
چهار تا مثل هم درست کنند

با امام حسن سزاوار است
چند باب الکرم درست کنند

با طلا دور مرقد سجاد
بیتی از محتشم درست کنند

به تولای باقر و صادق
صحن دارالقلم درست کنند

نزد ام البنین نمادی از
مشک و دست و علم درست کنند

"دودمه" نه در این مکان باید
شاعران "چاردم" درست کنند

با کریمان "کریم خانی"ها
قطعه ی "آمدم" درست کنند

دور گنبد چهار گلدسته
ولی از داغ خم درست کنند

کاش هر چیز را نمی سازند
کوچه را دست کم درست کنند

کوجه را در ادامه ی طرح ِ
از حرم تا حرم درست کنند...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

آقاجان دلم تنگه براعطرحرمت...

دلم تنگه برا خواندن اذن دخول از باب الجواد...

دلم تنگه برا نشستن روبروی پنجره فولادت....

دلم تنگه برای رواق هایت بیشتر برای دارالحجه...برای مسجد گوهرشادت...

آقاجان ممنونم که بازم ضامنم شدی بازم منا دعوت کردی...

ماکه جایی نداریم به جز حرم شما همه چیزمان شده آن ضریح زیبایتان...شده سقاخانه...

همیشه حسرت کبوترهای شمارا میخورم....

دلم تنگه کفشداری هایت شده...تنگه آن حوض های زیبا....

میخواهم هزارکیلومتر راه بیایم فقط به عشق شماآقاجان...بیام تا بلکه بعداز مدتها بتوانم هوایی تازه

استشمام کنم...دیگرخسته شدم ازاین هوای آلوده شهرمان...

خواهم آمد بانجوای یادشهدا وآقامحسن عزیزم...

چیزی دیگرنمانده تا خواندن اذن دخول....

  • کنیز حضرت مادر سلام الله


خدایا!بازدوباره اومدم...باهمه ی گناهام راهم دادی...لیاقت نداشتم که بیام چه رسدبه اینکه قرآن راروی سربگیرم...ولی اومدم باهمه ی گناهان این یکسالم...

وتنها واسطه من مادر(س)بودمادری که بعدازرفتنش پدرراهم باخودبرد.واین روزهاکه حضرت پدر(ع)دربسترخوابیدن بیشتردردهایش"درد"کوچه هست بیشترغصه هایش مرورخاطرات پیراهن خونی وچادرخاکی هست...

مولا راحت میشودبعدازآن خداحافظی غریب اززهرایش.فرداشب بعدازمدتها روی همسرش راخواهد دید...

هرچه می نویسم مادری میشوددوباره برای بچه هایادمدینه زنده میشود...دلم میسوزدبرای زینب(س)دوباره داردطعم یتیمی رامیچشد...

دیشب تقدیر یکسالم رانوشتندوفرداشب این تقدیر راتصویب میکنن خدایا به حق اول شهیده عالم مادرپهلوشکسته  نکنددراین تقدیرنباشد رزق محرم وفاطمیه...که تمام تار پودم شده  روضه ارباب ومادربزرگوارشان...

ارباب میدانم گناهکارم ولی زنده ام باخاطرات کربلایت دوباره برایم بنویس که سخت دلتنگ حرم شماوسقاهستم...

ای خدا!به حق اول مظلوم  عالم فرج منتقم رابرسان دیگرجانمان به لب رسیده است...

دل نوشت:آقاجان ازکرمت همین بس که ازامام حسن(ع) خواستی برای قاتلت غذاببردومهمانش کند...هرچه باشم بدتر ازابن ملجم که نیستم...نگاهم کن..

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

رمضان به نیمه رسیدوبایک چشم برهم زدن بقیه راه هم تمام میشود.الان هنوز امیدی هست به شباهای قدر به دوباره احیاشدنمان به بخشیده شدن توسط خدا!امیدبرای بنده های عاصی همچون من که هنوزکاری نکرده ایم...

این روزها خانه ی آقاامیرالمؤمنین(ع) پرشورشعف است.همه منتظرآقایی هستن ازتباربهشت آقایی کریم...کریم وغریب...

ای کریم اهل بیت!نظری به من سرپاتقصیر بینداز.به دستهای خالی ام که بر دامان پرمهرشما چسبیده است نگاه کن...این دلدادگی هایم برای شماازبچگی وجودداشته است...خودتان مرابامهرتان آشناکرده اید.تورابه جان مادری که دستش رادرکوچه هاگرفتی دستم رابگیر...

مولاجان!آمده ام وبه توپناه آورده ام مرانجات بده ازهمه ی گناهانی که مرااحاطه کرده اند...

ای مظلوم!چقدرغریب بودی میان مردمانی که به عدد انگشتان دست یاورتونبودندوغریب تر میان یارانت که آنان نیزتوراخوارکننده مسلمین میخواندند...

ای آقای دل من!ای کریم شهرمدینه گویی هزاران چراغ سعودی توحیداست ویک چراغ بالای مزارت شرک...اما توراازهمه ی آقایان عالم نیزبیشتردوست دارم که تونیزکریم آل الله وحسن مجتبی حضرت مادری...

دل نوشت:ازهمان وقت غریب شدی که همه ی صحنه های کوچه رادیدی اما سکوت کردی...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

برای دانلوداینجاراکلیک کنید

 

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

مادرمروکه فاطمه ات زار و مضطراست

هجرتوقاتل من غمدیده دختر است

غصه مخوربه حال پدرچونکه بعدتو

زهرای کوچک توبرایش چومادر است

پیامبراکرم صلی الله علیه وآله:

"بهترین زنان بهشت اینانند:خدیجه دخترخویلد.فاطمه دخترمحمد(ص) .مریم دخترعمران.آسیه دخترمزاحم وهمسرفرعون"

حضرت خدیجه باتمام بزرگورایشان وزحماتی که برای اسلام کشیده اندغریب هستن.این پست راگذاشتم تالااقل کمی ازدینی که برگردن خودم است کم شود.



التماس دعا
  • کنیز حضرت مادر سلام الله