مــــــــــادر
يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۴۰ ب.ظ
چشم من را کرده ای تر فاطمه
میزنی بر قلبم آذر فاطمه
کمتر این روزها پیش چشم من
چادرت را میکنی سر فاطمه
رو سفید آمده بیرون موی تو
در مصاف سخت با در فاطمه
ظرف چندین ماه ای آیینه ام
میشود جسمت مقعر فاطمه
ساقه ی بشکسته ات کرده تورا
بیشتر چون یاس پرپر فاطمه
دارم از زیر زبان مجتبی
میکشم حرفی ز معجر فاطمه
تا شفا پیدا کنی ای همسرم
نذر کردم ختم کوثر فاطمه
.
.
.
.
ای خدا خیلی خدایی کردی در حق من ...خداجون کرمت شکر فاطمیه دوم هم اومد من زنده بودم ...
ان شالله تو روضه هاراهم میدی ... رو سیاهم ولی جایی ندارم غیر در خونه مادر...
هرکسی را بهش بدی کنی دیگه نگاهت نمیکنه ولی مادر که اینجوری نیست ..
مادر بچه اش با همه ی بدی هاش دوست داره..گاهی وقتا تنبیه اش میکنه... ولی دستشو ول نمیکنه ...
مــــــــادر من اون بچه بد اونکه بیشتر از همه اذیتت میکنه ...
ولی تورا به حق شهدا به حق اون بچه های سر به راهت اونایی که دم آخر اسم شما سر زبونشون بود ..
به حق حاج محسن ... یه دستی هم به سر این بچه ناخلفت بکش ...سربه راهش کن...
دلم تنگه الهی العفو گفتن زیر آسمان چوبی مسجد آقا میرزا حسین(ره) بنویس برام ...
مـــــــــــادردل خوشیم همین روضه هاست ...بشینم تو روضه برات گریه کنم...
دل خوشیم شده همین لباس مشکی هام که شب عیدی جدام کرده ازبین همه ...
عزادارتم مادر...نگاهم کن ...
مـــــــادر از دلم خبر داری ...دیدی گریه هام ...دیدی بی قرارهام ...
به غیر دعای خودت ...هیچی این گره را باز نمیکنه ...دعا کن...
حاج محسن امشب مادرم برات آوردم ... کمک کن ...روی مادر زمین نزن ...
مــــــــادر میمیرم اگه یه روز دستم ول کنی اگه بگی برو از در خونه ام ...
دلم میسوزد این روزها برای کودکی که صدایت زد
کَلِّمینی یا أمّا ... أنا إِبنُکَ اِلحُسِین ولی جوابی نمیشنود ...
مــــــــادر به حق بچه هات دعامون کن.
دل نوشت:
مـا , در کــوچــه هـای تنــــگ زمـانـــه مــان بـرای یـاری امــام غـائـبمــان سـیــلی که هــیچ... غــصه هـم نخـوردیــم...
فاطمیه را باید عاشورایی برگزار نماییم.
...
خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است.
...
هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه
بسته ست دخیل، قلب من با هر آه
عمریست تپش های دلم می گوید
یا فاطمه اشفعی لنا عندالله
...
ادیب یزدی، از واعظان مشهور تهران، در خاطره ای گفت:
"یادم می آید یک روز در محضر رهبر انقلاب بودم یکی از آقایان سوال کرد درباره شهادت حضرت فاطمه(س) بالاخره 75 روز بعد از رحلت صحیح است یا 95؟
رهبر فرمودند:
«برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند»".