باید خاکی خانه این قوم شوی تا افلاک فرش زیر پایت شود ...
اَلسَّــــــــلامُ عَلَیْــــــکُمْ یا اَهْلَ بَیْـــــتِ النُّبُــــــوَّةِ
چقدر دور از دسترس زندگی الان علی برای ما
علی که هم سن سال ماست...قطعه24 بهشت زهراست
کنار شهید چمران خیلی از شهدای بزرگ خوابیده...
علی که مثل ما نه جنگ دید نه امام ولی سرباز ولایت بود..
الان کجا هستی؟؟.. خوش به حالت علی آقا...
خوش به حالت که شرمنده شهدا نشدی !!
ماکه خیلی شرمنده ایم خیلی وضعمون خرابه ...
خدا میدونه چه حالی داشتم وقتی مادرت دیدم بالای مزارت نشسته بود...
چقدر شرمنده بودم...با چه بغضی باهاشون حرف زدم...
باچه غصه ای گفتن: من از وقتی علی اینجاست هر روز صبح تا ظهرمیام پیشش...
و هزار سالم اگه بگذره هیچ کس حال این مادرعزیز را درک نمیکنه ...
فقط دلش خواهد شکست آن هم روزی هزار بار با دیدن صحنه هایی که
علی بخاطر آن لایق شهادت شد ...
همین صحنه هایی که ما هم زیاد میبینیم ولی سکوت میکنیم !!
به قول آقاسید مرتضی آوینی "شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید،
هر وقت به سایز این لباس تک سایز در آمدی ،پرواز می کنی،مطمئن باش"
خوش به حالت علی آقا ...مزد یه عمر نوکری در خونه ی مادر گرفتی..
فقط یه دستی هم به این دل خراب ما بکش ...
بزار یکم عاشق بشیم مثل خودت ...
تو سرباز واقعی حضرت آقا هستی نه من بیچاره ...
خون دل نوشت:
وتو ای خواهر دینی من : دوست دارم وقتی در خیابان راه میروی سنگینی تابوت مرا بر روی شانه های خود حس کنی!! شهید مرتضی صالحی