خدایا ممنونتم ...
ممنونتم نمردم دیدم سیاهی بیرق اربابم را ...
نمردم یه بار دیگه زیر آسمان چوبی مسجد آقامیرزاحسین گریه کردم وسینه زدم برا اربابم...
ارباب میدونم کنیز خوبی برای شما خواهر مادرتون نبودم ...
ولی ...
بخشیدیم وگفتی بیا ...خداراشکر ...
ارباب رزق اشک بیشتری بهم بده به حق بی بی سه ساله ...
***از همه ی بزرگواران التماس دعا در این شبهای پراز روضه دارم ***
دل نوشت:
تنها جایی که میشود بر این نفس ذلیل کننده و ذلیل شده غلبه کرد،
درِ خانهٔ اباعبدالله(ع) و کنار گودی قتلگاه است.{حاج آقاپناهیان}
پیوست این پست:
عجب شبی بود شب رقیه در زیر آسمان چوبی ... ارباب بازم ممنونتم
ساعت 11:50 شب سوم محرم الحرام