دلم برای غربتت میسوزد,ای چادر...
این روزها دلم برای غربت چادربدجوری میسوزد انگارغریب شدازهمان روزی که پشت درسوخت
چادرهدیه زیبای مادرم زهراست کاش من و امثالم میتوانستیم وارثان خوبی برای مادرباشیم.آهای دختران همسن سال من تورابه جان مادر شماراقسم میدهم این وضع حجاب پوشش یک دخترجوان شیعه نیست چرادل صاحب زمانمان رامیشکنید؟آخ که هروقت نشستم سرکلاس تودانشگاه واومدم توخیابون فقط غصه خوردم.آهای دخترک ساده لوح!نمیدانی چه طعم شیرینی داردوقتی تواین آفتاب سوزان تیرماه بازبان روزه زیرسیاهی چادرذوب شوی.نمیدانی چقدرحس سربلندی دارداگرفقط برای یکبارباسیاهی چادرت به نگاه های هوس آلودنه بگویی.امیدوارم روزی به این لذت هابرسی.وشماای چادری ها!حالاکه توفیق پوشیدن هدیه ی مادررادارید نبایدبگذاریددرحق چادرکم لطفی شودبایدثابت کنیم مازنان مؤمنه ومحجبه نمیگذاریم کسی تهمتی به دینمون وخانم های باحجاب بزند نبایدفکرکردحالاچادربه سرکردیم دیگرکاری به دین وتبلیغ حجاب وبودن درصحنه هانبایدداشت.اصلاشایدکم کاری ازماچادری ها بوده است که الان وضعمان این است.مابایدهمانندمادرمان حضرت زهرا(س)خون بدهیم برای حفظ ازچادر و دین وگرنه چادری بودن ماهم به دردی نمیخورداگربخواهیم نظاره گرباشیم که چگونه اینان روی خون شهدایمان میایستند....
....تولحظه های افطاردعام کنید...