جمله ای از شهید مصطفی احمدی روشن در سال هشتاد....
«گزارش عقیق از پشت پرده ایجاد فتنه ای در هیئت ها به نام «هفته برائت»
آغاز ماه ربیعالاول، ایام حساسی است که موضوع وحدت بین شیعیان و اهلسنت اهمیت مضاعفی پیدا میکند. در همین برهه حساس بود که خبر نامگذاری هفتهای به نام برائت از سوی شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین(ع) که به آیتالله صادق شیرازی و جریان اطراف وی منسوب است، مطرح شد. خبری که بوی تفرقه و فتنه میداد. آنها قصد داشتند با ایجاد موجی نامبارک در بین هیئتها، مقاصد خویش را دنبال کنند.
حتما مطالعه فرمایید
در بخشی از بیانیه این شورا آمده بود:
«روز نهم ربیع الاول طبق فرموده اهل بیت علیهم السلام روز غدیر ثانی نامگذاری شده است و این تعبیر حکایت از اهمیت دو موضوع تولی و تبری در مکتب اهل بیت دارد و حاکی از آن است که تبری و تولی به عنوان مکمل یکدیگر بایستی مورد توجه قرار بگیرد از این رو بر خود لازم میدانیم که از روز نهم لغایت 15 ربیع الاول را به عنوان هفته برائت نامگذاری کنیم تا ازاین شبکه مقدسه پیام برائت از دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادرنماییم.»
چه جریانی در پس این اقدامات نهفته است؟
یکی از افراد مهمی که نقش محوری در این جریان ایفا میکند، روحانی جوانی به نام «یاسرالحبیب» است که گفته میشود داماد سید مجتبی شیرازی برادر آیت الله سید صادق شیرازی است. مجتبی شیرازی،روحانینمای هتاکی است که بارها به طور مستقیم به رهبر معظم انقلاب توهین کرده و به همین دلیل جرات ندارد در مجامع عمومی ظاهر شود. یاسرالحبیب، معروف به «شیخ خوشپوش انگلیسی» است و سعی دارد خود را سینهچاک تفکرات شیعه و دشمن درجه یک وهابیت نشان دهد و البته بر هیچ فرد اهل بصیرتی پوشیده نیست که وی تمام قد در خدمت تفکرات انگلیسی است و تمام اقداماتش باعث وهن تشیع میشود. سید حسن نصرالله درباره این فرد تعبیر دقیقی به کار برده و فرموده است: "شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً"
یاسرالحبیب در برنامه تلویزیونی فدک
الحبیب در سال 2010 مطابق با رمضان 1431 برای نخستین بار اقدام به برگزاری علنی مراسم جشنی بمناسبت سالروز مردن عایشه، همسر پیامبر(ص) نمود که انتشار خبر آن، منجر به برانگیخته شدن خشم اهل سنت در دنیا شد. وی نه تنها دست از این اقدامات بر نداشته، بلکه مواضع خویش را در مورد عایشه در یک کتاب منتشر کرد. کتاب یکه عنوانی بسیار زشت و ناپسند داشت. او مدعی شده بود که کتابش با استقبال بینظیری از سوی صاحبان نظر مواجه شده و برخی کتابش را «کتاب قرن» نامیدهاند. مطلبی که تا به امروز هیچ تأییدی نداشته است. وی با استمرار حرکت خود، اقدام به برپایی مراسمات جشن در سالروز منتسب به مرگ خلیفه دوم نمود و در اقدامی عجیب این برنامهها را بصورت زنده از شبکه ماهوارهای خود منتشر ساخت. اقدامی که تعجب بسیاری از مسلمانان در فرق مختلف اهل سنت و شیعیان را به همراه داشت.
عکس اقتدای یاسرالحبیب به مجتبی شیرازی
پاسخ کوبنده رهبر انقلاب به منحرفان
پس از این اتفاقات رهبر معظم انقلاب در پاسخ به استفتایی از سوی علمای شرق عربستان، با صدور فتوایی هر گونه اهانت به نمادهای اهل سنت از جمله همسران پیامبر را حرام اعلام کرد و این آغازی بود بر مخالفت علنی الحبیب با جریان شیعی مستقر در جمهوری اسلامی ایران، عراق، کویت، بحرین، عربستان سعودی، عمان، یمن و سایر جوامع شیعی در کشورهای منطقه.
تکفیر اهل سنت و تکفیر شیعیان و مراجع عظام
الحبیب که تا این زمان بیشتر درگیر مناظرات و نامهنگاری با علمای وهابی و بخشی از اهل سنت بود با توجه به موضعگیری منفی علما و مراجع شیعه علیه وی، ناگهان لبه حملات و انتقادات خویش را به سوی طیفی وسیع از علمای شیعی کشاند و در این راه، هر روز، چهرهای جدید از میان علمای شیعه را هدف گرفت. به گونهای که در موارد بسیاری آنها را تا حد کفر و خروج از دین تکفیر نمود. او با انتقاد از نگرشهای عرفانی طیفی از علمای شیعه مانند حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت الله بهجت، آیتالله سیستانی، آیتالله حکیم و سایر مراجع بزرگ شیعه در کشورهای منطقه و ... همگی ایشان را منحرف خوانده و بعلاوه حملات شدیدی را بر ضد شهید آیت الله محمد باقر صدر انجام داد و در گفتاری ناپسند مدعی شد که ایشان در حالی از این دنیا رفته که از مذهب تشیع خارج شده بود
محل حسینیه، شبکه ماهوارهای و اقامت یاسر الحبیب در انگلیس، در روستایی به نام فولمر
.
الحبیب همچنین ضمن فاسق قلمداد کردن سید حسن نصرالله طی سخنانی گفت که اگر بن لادن و قرضاوی مجاهد هستند، سید حسن نیز مجاهد است. و او را به دلیل تبعیت از علمای شیعه، گمراه خواند. یاسر الحبیب اگرچه در قبال مرجعیت آیت الله سیستانی در روزهای ابتدایی فعالیتهایش بسیار محتاطانه سخن میگفت اما هر روز به جسارت خویش در قبال ایشان نیز افزود تا اینکه در نهایت از عباراتی بسیار سخیف و ناپسند در قبال ایشان استفاده کرد. او بعد از ابراز این اظهارات سخیف، مدعی شد که آیتالله سیستانی توجهی به نگاههای نسل جدید تشیع نداشته و عنقریب است که شاهد طغیان تشیع بر ضد مرجعیت باشد
اعتراض به فتنه
پس از مطرح شدن ایده هفته برائت از سوی این جریان، اعتراض و روشنگریهای برای خنثیسازی این فتنه انجام شد. اتحادیه بین المللی امت واحده با صدور بیانیه ای نسبت به اعلام هفته برائت از سوی برخی جریانات مشکوک شیعی، در ماه ربیع الاول هشدار داد. در بخشهایی از این بیانیه آمده است:
این روزها که به میلاد بزرگ پرچمدار هدایت بشریت، حضرت ختمی مرتبت(ص) و هفته وحدت اسلامی نزدیک می شویم و طوفان های سخت در کشورهای اسلامی ضرورت پیوند میان مسلمین در برابر اجانب و دشمنان اسلام را بیش از پیش مشخص ساخته و رسانه های بیشمار با رصد دائمی رفتارهای گروه های مختلف شیعه و سنی در صدد نادیده گرفتن مشترکات فراوان و بزرگنمایی اختلافات کوچک هستند، در کمال اندوه و تاثر شاهد بودیم که جریان ضد وحدت اسلامی که یک لبه قیچی آن را شیعیان تندرو و تکفیری تشکیل می دهند با پنهان شدن پشت مفاهیم مقدس و ناب اسلامی تولّی و تبرّی و تفسیر نادرست آنها در جهت خلاف اصول عقلی و شرعی حرکت کرده و درست در ایامی که پس از انقلاب اسلامی به نام هفته وحدت اسلامی نام گذاری شده و در حرکتی مشکوک اقدام به برپایی و تعظیم «هفته برائت» نموده اند که شروع این هفته خودساخته به زعم ایشان تاریخ قتل خلیفه دوم است.
این جریان که مستظهر به آیت الله سید صادق شیرازی است ضمن نادیده انگاشتن سیره وحدوی اهل بیت علیهم السلام و توصیه ها و روایت فراوان از ایشان مبنی بر «اخلاق نیکو با اهل سنت»، «شرکت در نماز جماعت و مساجد ایشان»، «عیادت از مریضان ایشان»، «امانتداری نسبت به ایشان» و در یک کلام تأسی به خود اهل بیت در رفتار کریمانه با سایر مسلمین و رد رفتارهایی که موجب برانگیخته شدن تعصبات کور مذهبی شود، دائما بر طبل لعن مقدسات اهل سنت کوبیده و در این راه هر روز دست به بدعتی تازه می زنند و امسال نیز ذیل نام «شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین» اقدام به بدعتی جدید و تامل برانگیز کرده و نهم تا پانزدهم ربیع الاول را به عنوان هفته برائت اعلام نموده اند! بدعتی که با توجه به بازه زمانی هفته وحدت (12 تا 17 ربیع الاول) جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که حرکتی متعمدانه و طراحی شده برای ضربه زدن به اصل اصیل وحدت اسلامی و خدمتی بزرگ در راستای اهداف استکبار جهانی است. بدعتی که با توجه حضور بیت و شخص آیت الله سید صادق شیرازی در شهر مقدس قم در افکار عمومی جهان اسلام به عنوان موضعی شیعی و ایرانی قلمداد خواهد شد. بدعتی که به خاطر نداشتن امکان مقابله به مثل برای اهل سنت (از آن لحاظ که مقدسات شیعه، مقدسات اهل سنت هم هستند) از لحاظ روانی جریان تکفیری اهل سنت را تقویت کرده و بهانه ای دیگر برای کشتار شیعیان بی گناه و مظلوم سراسر جهان اسلام را فراهم می کند. بدعتی که اهل سنت را به عنوان مسلمینی که قریب به اتفاق محب اهل بیت - علیهم السلام- هستند و به فرموده پیامبر محبت ذی القربی را وظیفه خود می دانند را بیش از پیش از تشیعِ دافعه زا و بی منطق معرفی شده دور می کند. بدعتی از سوی کسانی که از اهل بیت پیامبر علیهم السلام هم ولایتی تر شده اند! و دغدغه لعن و سب، آنها را از اصول دین و مهمتر از همه رکن رکین توحید و دعوت جهان شمول اسلام در روزگار مذلت شرق و غرب بازداشته است.
صرفنظر اینکه چنین رفتارهای بی پایه ای در تضاد کامل با اندیشه های ناب اسلامی، سیره مراجع عظامی چون آیت الله العظمی بروجردی و تفکر وحدوی امام احل(ره) و رهبر معظم انقلاب قرار داشته و در صورت تداوم، عمق استراتژیک انقلاب اسلامی را به خطر خواهد انداخت، نباید از یاد برد که این اقدامات پیش از همه حصاری بر گرد معارف ناب اهل بیت خواهد کشیده و در راستای منافع دشمنان اهل بیت، از عمومی شدن معارف ایشان جلوگیری می نماید. از اینرو شایسته است مراجع عظام تقلید و روحانیت معظم شیعه و همه معتقدان به گفتمان اسلام ناب محمدی(ص) با هوشیاری و بصیرت بهنگام، برائت خود را از این جریان مشکوک اعلام داشته و اجازه ندهند از مملکت انقلاب اسلامی ندایی تفرقه افکنانه و خلاف مصالح مسلمین منتشر شود.
عقب نشینی فتنهگران
گسترده شدن موج اعتراضات درباره توطئه دشمنان در مطرح کردن هفته برائت، موجب شد تا جریان افراطی که این موضوع را مطرح کرده بود عقب نشینی کند. سایت رسمی این جریان با حذف لوگوی هفته برائت از خروجی خود، حتی فتوای یکی از شخصیتهای مروج این رویکرد افراطی را که اینبار بر وحدت تاکید دارد منتشر کرده است!
برائت هوشمندانه چیست؟
برائت یکی از اساسیترین اعتقادات ماست که اساسا شعار دین ما با «لا اله» شروع میشود و در پس آن «الا الله» میآید. هیچ کس اصل تبری را منکر نمیشود ،اما نباید فراموش کنیم که اولا برائت با «سب» و فحاشی سنخیت ندارد و در قرآن کریم با صراحت اینگونه رفتارها نهی شده است. دوم آنکه مصالح عمومی جهان اسلام ممکن است اقتضائاتی داشته باشد و گاهی اوقات مجبور شویم تغییراتی در رفتارهایمان داشته باشیم. همانگونه که امام خمینی(ره) در روزگاری مصالح عمومی جهان اسلام را سنجید و حج واجب را تحریم کرد. امروز هم تقریبا همین اتفاق افتاده است و تدبیر مراجع تقلید حکم میکند که جهان اسلام بر اشتراکات تاکید کنند و افتراقات را در مجامع علمی و به اصطلاح طلبگی نقد و بررسی کنند
مابرای راحت زیستن به دنیا نیامده ایم که چند روزی را بگذرانیم وبه خیال خودمان راحت باشیم.
اگر اسلام برود همه چیز ما می رود وما باید بکوشیم وحفظ کنیم اسلام را!
ای مردم!!!ننشینید در خانه و به فکر مال دنیا,زن,فرزند باشید!
این قدر به مادیات فکر نکنید قدری به معنویات بیندیشید,ببینید اسلام چه می گوید؟!
تاکی زیر بار ظلم رفتن؟؟؟تا کی تن به ذلت دادن؟؟؟تا کی غرق در مادیات؟؟؟
عده ای از خدا بی خبر می گویند در کشور کمبود است وچیزی گیر نمیاد و مرتبا نق می زنن!!
به آنها می گویم: نق نزنید آی نق زنها!!این انقلاب ثمره خون هزاران شهید است!!!
شما که کوچکترین کمکی به این انقلاب نکردید چرا اینقدر نق می زنید!!؟؟؟
شهدا! ما الان توی خط مقدمیم، نه خط مقدمی که شما بودین؛ خط مقدمی که دور تا دورش رو سنگرای دشمن محاصره کرده و مصیبت دو چندان اینکه بعضی از خودیها هم شدن شریک دزد و رفیق قافله. شهدا! ما تسلیم شماییم. مهمات و آذوقهمون داره تموم میشه. شما بگین آتیش دشمن رو چه جوری خاموش کنیم. هر بار با یه ترفندی به خاک ما نزدیک میشن. درسته که همیشه تیرشون به خطا رفته.
ولی اینبار با دفعههای قبل خیلی فرق میکنه. اینبار اونا از مرز نامردی گذشتن و حمله شیمیایی زدن. حملهای که با وجود گذشت سالها نهتنها موجش نخوابید، بلکه پیشرفت هم کرده و علاوه بر نسل جوون، نسل آینده رو هم در بر گرفت و خیلیها هم توی این حمله شیمیایی موج تمدن اونا رو گرفت و از خود بیخود شدن و دیگه خودی رو از دشمن تشخیص ندادن و تا جایی پیش رفتن که شدن نفوذیهای دشمن.
اما... اما شهدا، ما هنوز موندیم؛ بچه بسیجیهای نسل سوم که اسلحه ایمانمون تو دستامونه و چفیههای وفا رو سپر دلامون کردیم تا صاعقه خیانت بهش نرسه. شهدا! ما پیشونی بندای یا زهرا(س) و یا مهدی(عج) رو محکم بستیم به قلبامون که دست هیچ خیانتکاری نتونه گرهش رو باز کنه. پوتینهای استقامتمون رو پوشیدیم و راهی جبهههای حق علیه باطل شدیم و شعارمونو «شهادت، عاقبت پیروزی» قرار دادیم تا به جایگاه حقیقیمون برسیم:
خرافات و تمسک به اموری که مستند و مدرک معتبر روایی و دینی ندارند از جمله اموری است که موجب انحراف دین و منجر به بدعت در دین می شود. آداب و رسومی که با رنگ و لعاب دینی ناگهان در جامعه سر برمی آورند و عده ای ساده دل و یا جاهل را هر چند با نیت پسندیده به دنبال خود می کشد.
جای تأسف است در برخی موارد این گونه آیین های من درآوردی و نامعلوم در جامعه رواج می یابد و برخی از مردم به جای آنکه به علما و مراجع رجوع کرده و با تحقیق سراغ این اعمال بروند با اعتماد به سخنان بی پایه افراد بی مایه در دام خرافات گرفتار می شوند. این تأسف آن گاه فزونی می یابد که در این سال ها بارها مراجع و علما بر رواج خرافات نهیب زده اند.
چند سالی است در پایان ماه صفر مراسمی در برخی شهرها باب شده است که در ظاهر مانند بسیاری از خرافات دیگر عملی نیکو وانمود می شود، اما هنگامی که در آن اندیشیده می شود نتیجه به آنجا می رسد که با خرافه ای دیگر مواجه هستیم.
داستان از این قرار است که گفته می شود در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه می بایست درب هفت مسجد را کوبید و با این کار پایان دو ماه عزاداری و آغاز ماه شادمانی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را اعلام کرد و بدین سان از دستان حضرت زهرا (سلام الله علیها) صله دریافت کرده و حاجات خود را طلب کنیم.
در سال های ابتدایی این مراسم به کوبیدن در مسجد و آن گاه اقامه نماز صبح در آخرین مسجد اکتفا می شد. اما با گذشت زمان بر پیرایه های این عمل افزوده شد. سال بعد تضرع و ناله و گریه بر درب مسجد. سال بعد پخش نذورات و شیرینی و شکلات و...، سال بعد گفته شد در آخرین مسجد باید دعای توسل خوانده شود و سال بعد روشن کردن شمع بر در مسجد و آب و جارو کردن مقابل آن هم اضافه شد و همین طور این سیر تکاملی ادامه یافت تا جایی که برخی از نماز مغرب شب اول شروع به این کار می کردند تا از خواب شب هم بی بهره نمانند.
در همان سال های ابتدایی مراجع عظام طبق وظیفه دینی و شرعی خود که هنگام ظهور بدعت ها، علما باید علم خود را بروز و ظهور دهند بر بی ریشه بودن این عمل تأکید کردند. اما متأسفانه هنوز برخی این راه اشتباه را می پیمایند. این نمونه ای از نمونه های فراوان است که برخی در خارج از چارچوب دین برای طلب حاجات و نیازهای خود از خداوند و ائمه متمسک به آیین هایی این چنینی می شوند.
متاسفانه در بسیاری از موارد این اعمال با خرافات مخلوط شده و به مواردی انحرافی در دین تبدیل می شود. اگر عملی در دین وارد نشده باشد و با عنوان دین انجام شود، علاوه بر اینکه ثوابی ندارد، بلکه گناه نیز محسوب میشود، چرا که بدعت در دین نهی شده است.
بنابر مستندات تاریخی و روایی معتبر شیعه و سنی، شب اول ماه ربیع الاول به واسطه واقعه مهم خوابیدن حضرت علی(علیه السلام) در بستر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در سال سیزدهم بعثت (همان شبی که کفار مکه تصمیم به قتل دسته جمعی حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) در بستر خواب گرفته بودند) مشهور است و در همان شب ایشان به مدینه هجرت فرمودند که به "لیلهٔ المبیت" مشهور است.
حضور در مساجد در پایان ماه صفر به یاد مجاهدت امیرالمومنین(علیه السلام)
بنابر نظر فقها و بر اساس آنچه در روایات مستند و معتبر آمده است، مستحب است که مومنین در این شب به یاد مجاهدت امیرالمومنین(علیه السلام) در مساجد حضور یافته و تا سحر به راز و نیاز و مناجات با خداوند متعال بپردازند.
به هر حال به نظر می رسد که اطلاع رسانی و آگاه ساختن صحیح، دقیق و به موقع مردم در مورد مسایل دینی از ضروریات و اصول کاری دستگاه های مربوطه و از جمله رسانه است که می تواند جلوی ترویج و گسترش خرافات که همچون موریانه ریشه اعتقادات جامعه را می خورد را گرفته و به تعالی جامعه یاری رساندن.
روایت «من بشرنی بخروج صفر قله الجنه؛ هر کس به من بشارت دهد که ماه صفر تمام شده است، بهشت برای اوست» به عنوان یکی دیگر از تحریفات خروج از ماه صفر ادامه داد: این روایت نیز از سند متقنی برخوردار نیست و به احتمال فراوان این روایت در مورد ابوذر غفاری بیان شده است، اما عده ای این روایت را دال بر این گرفته اند که بشارت دادن پیامبر به اتمام ماه صفر، ثواب و پاداش دارد.
اینکه بدعت گذار در دین مورد خشم خدا و رسول خداست، افزود: افرادی که سنت های غیردینی را با اسم دین و به عنوان عملی مستحب ترویج می کنند، دچار فعل حرام می شوند.
در مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی آداب خاصی برای این امر ذکر نشده و تنها به ذکر اعمال شب اول ماه بسنده شده است. ولی در برخی روایات، اقامه نماز شکر به شکرانه اقامه دو ماه عزاداری و عبادت، روزه گرفتن، صدقه دادن، کمک به مستمندان و قرائت زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین علی(علیه السلام) در ابتدای این ماه توصیه شده است.