چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارباب» ثبت شده است

 

انقدر آقام کریم که وقتی میخوام ازش حرف بزنم میمونم چی بگم 

از کدوم محبتاش بگم ؟؟ از اونجاهایی بگم که دستمو همه رد کردن ولی

این آقا حاجتمو داد...از حرفای دلم که فقط خودش میدونه مادرش بگم ؟

از فاطمیه ها بگم ؟ از روضه ها ...اینکه از همون کوچیکی دستم گرفتی آوردی مجلس مادرت ؟؟

آقا بهتون میگن کریم اهل بیت ...یعنی بقیه اهل بیتم اگر گره ای به کارشون بخوره

میان سراغ شما ..دیگه وای  به حال من وامثال من که شدیدا محتاج کرامت شماییم...

میگیم عشق کربلاییم ..میگیم فقط یه ارباب داریم اونم حسین ولی پسر ارشد مادر واقعا آقای ماست ...

هرسال مثل امشب دونه دونه حاجتمو میشمرم ...ولی امثال حرف دلم یه چیز فرق داره با بقیه سال ها ...کمکمون آقا ...

نگاه نکن به این روسیاه ...امشب فقط نگاه کن به  اشکایی که با همه بدبختی روسیاهیم تو مجلس مادرت ریختم ...

نگاه کن به کرم خودت ...که اگه بخوای نگاه به من کنی بدجور دستم خالی روسیاهم ...

 

***میلاد امام حســــن مجتــبی علیه السلام تبریک و تهنیت***
 

 

حرف دلم :

کریم یعنی کسی که "در" را میگشاید اگرچه خاطره خوشی از "در" نداشته باشد!
 
خون دل نوشت:

بچه های غزه

سحری موشک خوردند و

افطار موشک!

و من اینجا چنبره زده ام

پای "هفت سنگ"

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

 

دل نوشت:

آی ارباب به علی اکبرتـ... به شاهزاده پسرتـ... به من غرق گناهـ... بنما تو یک نگاهـ... 

 

**میلاد حضرت علی اکبر بر همه مومنین به خصوص جوان های عزیز مبارک باد**

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

**به بهانهء ۲۸ رجب المرجب ، سالروز خروج کاروان سیدالشهدا صلوات الله علیه از شهر مدینه به سمت کربلا**

 

حسین ، قافله ات نیّت سفر دارد

 

تو میروی و خدا از دلت خبر دارد

 

برای بدرقه ام البنین هم آمده است 

 

به جای مادرتان دست بر کمر دارد

 

مسیرتان زیاد است و دخترت کوچک

 

برای دختر تو این سفر خطــــــــر دارد

 

برای قاســـــــم از اینجا زره ببر آقا

 

برای پیکر او سنگ ها شرر دارد

 

میان قافله ات جا که هست ، با زینب

 

بگو که چادر و معجــــــر اضافه بردارد!

 

بیا حسین عوض کن تو ساربانت را

 

گمان کنم که به انگشترت نظر دارد

 

بیا برای خودت هم کفن بخر آقا

 

ثواب دارد عزیزم ، کجا ضرر دارد...

 

...صل الله علیک یا مظلوم یا أباعبدالله...

خون دل نوشت :
در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد ، ابن زیاد هم سینه می زند ! {حاج آقا پناهیان}
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

در واژه های شعر تو دیدم  وقار را

حُجب و حیایِ فاطمی این تبار را

 

با تیغ خطبه ، فاتح صفین کوفه ای

مولا سپرده دست شما ذوالفقار را

 

در اوج بیکران خودت مست می کِشی

هفتاد و دو ستاره ی دنباله دار را

 

درس حجاب می دهد این آستین شرم

معنا کنید روسری وصله دار را

 

با واژه های «هیزم» و «مسمار» و «شعله ها»

 آتش زنید مستمع بی قرار را

 

خانم اگر اشاره به طشت طلا کنید

خون گریه می کنیم خزان تا بهار را

 

چشمت به غیر چشم حسینت ندیده است

دیدی کنار طشت، بساط  قمار را

 

زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا!

از دست داده ام به خدا اختیار را

 

این بوی سیب چیست؟ دوباره گرفته ای

بر روی دست پیرهن شهریار را

 

اکسیر اشک روضه تان مس طلا کند

وقتش رسیده است بسنجی عیار را
 

**وفات حضرت زینب سلام الله بر پیشگاه حضرت بقیه الله وهمه ی دوستداران اهل بیت تسلیت باد**

جای همه خالی خدا سنگ تموم گذاشت توی مهمونی که دعوتم کرده بود ...
ولی بازم خیلی جاها من میشدم اون بنده فراری ...
دم دمای اذان صبح ...فارغ از نمازها دعاها که میشدم ...
تازه دلم میشد فاطمیه ای ...تازه اشک بود که ...
خدایا به حق اشکای بنده های خوبت تو همین اعتکاف حاجت ماهم بده ...
امروز نزدیک غروب خطای آخر دعای ام داوود ...
همش دلم شور میزد میگفتم خدا تموم شد اگه کاری نکرده باشم چی؟!...
همینجور که تسبیح تربتم دستم بود دستم آوردم بالا گفتم خدایا به همه ی عظمتت قسمت دادم
به نام های متبرکت به فرشتگان درگاهت به جبرئیلت به میکائیلت 
به پیامبرانت ...خدایا سوره های عظیمی از قرآنت خوندم ...اگه نبخشیم چی؟!
با خودم گفتم  خداجون: من یه ارباب دارم... خدا مگه میشه اسم حسین بیارم حاجتم ندی !!
با همه ی بدی هام جونمو لباس مشکی هام ...هیچ جای دنیا را باروضه ها عوض نمیکنم ..!!
همین بس که حسیــــــن ارباب منه ...ومن کنیزی میکنم در خونش ...
خدا اگه حالا میتونی نده حاجتمو؟!
گفتم خدا  اگه مادر این ارباب صداش کنم دیگه شک ندارم دست پر از در خونت میرم ...
تو سجده ی آخری ...گفتم خدا حاج شیخ عباس تو مفاتیح نوشته اگر به اندازه ی بال مگسی اشک بریزی حاجت روایی ....
پس خدا تو میدونی ...جانماز خیس از اشک من ...برات کربلایی خاص  ...و اربابم مادرش  ...
 
دل نوشت:
موقع نمازم که می شود، فرشته ی چپ و راست ، عزا می گیرند که چه کنند؛ « إیاک نعبد » را جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ..!!!
 
 
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

بسم رب الحســـیـــن (علیه السلام) ... 
بگذار خیـــس شوم ... 
میان ِ هق هق ِ دلتنگی هایم ... 
بگذار فریاد بکشم ... 
از درد ها ...
بگذار نگاه کنم 
عاشقانه 
اربــابـــ ... را 
آهای دنیـــا...!
مرا با هق هق ِ دلتنگی هایم ، فریاد دردم ، نگاه عاشقانه ام ، نجوای درونم ... 
تنها بگذار ... 
رها کن 
آری
مرا دیوانه بخوان 
دیوانه ...
انا مجنون ...
حـــ ســ یــ نـــ (علیه السلام)
 
 
 
 
امشب یه عزیز دوست داشتنی دلمو راهی حرم کرد ...آخ ارباب درد دوری خیلی سخته خیلی ...
بزار بیام همونطور که بار اول اومدم زیر قبه بهت گفتم حرف دلمو ...بزار بیام ...
تا آخر عمر کنیزخودتو مادرتم اگه حاجتمو بدی ومنا راهی حرم کنی..
 
دل نوشت:
برود هرکه دلش خواست شکایت بکند . شهر باید به من هیئتی عادت بکند...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

هنوزم....

به دعای زیر قبه ام ایمان دارم...

هنوزم پیرهن مشکی ارباب شال عزا برام از همه چیز مهم تره....

ارباب دعای زیرقبه ام را از خودت میخوام....

با همه ی روسیاهیم ولی ارباب من فقط تو این دنیا یه ارباب دارم...

اربابم فقط یه مادر داره...

آی ارباب خودت میدونی...خودت و مادرت..."حاج محسن و حاج عباس".....

یه وقتایی هست که فقط آدم نیاز داره به دعای دیگران....نه اینکه خدا صدات نشنوه ولی ...

خیلی لنگ یه دعایی...لنگ یه نگاه ... یه دعا یا یه نگاه از جنس نگاهایی با لبخند حاج محسن...

یه دعا از طرفای مجنون از طرف حاج عباس...میدونم گره فقط به دست خودشون باز میشه...

پس حاج محسن قسم به پهلوی شکسته مادرت....قسم به وای مادرم گفتنات...یه نگاه...بیا یبار دیگه بزرگتری کن برا من روسیاه...

حاج عباس قسم به مادری که میدونم تو مجنون زیاد میاد پیشت...قسم به اون چادر خاکیش....

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

شکر خدا که بال و پری داده ای مرا نام و نشان معتبری داده ای مرا

من یک گدای بی سر و پا بودم و شما یک آبروی مختصری داده ای مرا

اصلا گدا خجالتی اش هیچ خوب نیست شکر خدا شما جگری داده ای مرا

نان و نوای من همه از روضه شماست از عشق ، قلب شعله وری داده ای مرا

امسال هم که هیئت تان پا گرفته است شکر خدا که چشم تری داده ای مرا

من آمدم که گریه کن غربت ات شوم در گوش جان من خبری داده ای مرا

ای روی نیزه رفته به جان خودت قسم در روضه مژده سفری داده ای مرا

ذاکر گریز زد به لب چوب خورده ات شکر خدا که گوش کری داده ای مرا

من طاقتم کجاست که گودال می بری؟ اصلا خدا ، عجب جگری داده ای مرا

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

السلام علی الاجساد العاریات...السلام علی الجسوم الشاحبات...السلام علی الدماء السائلات....السلام علی الاعضاء المقطعات...السلام علی الرووس المشالات.... السلام علی النسوة البارزات...السلام علی حجة رب العالمین....




نمیدونم چرا رفتم سراغ ناحیه....اما این روزها دارم از بی کربلایی میمیرم
 آقانگاه کن به من دیگر جونی برایم نمونده همه ی جوانیم به فدابت بیا یه بار دیگه فقط یبار دیگه ببرم بین الحرمینت...
هیچی دیگه نمیخوام...


...التماس دعا...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله




چیست دلچسب ترین عیدی این شهرالله؟؟            یک سحروقت اذان صحن اباعبدالله



سید مرتضی آوینی:بعضی هاماراسرزنش میکنندکه چرا دم ازکربلا وعاشورامیزنید.آنهانمیدانندکه برای ماکربلا پیش ازآنکه یک شهرباشدیک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردیم.نه یکبار...نه دوبار...به تعداد شهدایمان

  • کنیز حضرت مادر سلام الله