چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۱ مطلب با موضوع «خــدا» ثبت شده است

 

 

 

شهادت اول مظلوم عالم بر همه ی مسلمین تسلیت باد

 

خدایـــــا خودت گفتی دل شکسته میخری 

خدایـــــا ببین بخاطرت چی دارم میکشم

خدایـــــا آدمم کن دیگه

خدایــــــادیشب که گفتم غلط کردم 

گفتم خودت بیا حالمو خوب کن

خدایـــــا حالا که من اومدم در خونتون

نزار دست خالی برم

نزار یه جوون امیدش نا امید بشه 

کمکم کن که اصلا حال دلم خوب نیست ...

خدایـــــا تو ببخش منابه حق آقای غریب امروز

.

.

.

.

حرف دلم:

خدایا
بسوزان گناهانم را
بگذار لااقل دنیا
یک هلوکاست واقعی ببیند!
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

 
من خدایی دارم . . . خدایی دارم ،  که در این نزدیکی‌ست . . .
نه در آن بالاها !مهربان ، خوب ، قشنگ . . .چهره‌اش نورانیست
گاه‌گاهی سخنی می‌ گوید ،با دل کوچک من ،
ساده‌تر از سخن ساده مناو مرا می‌فهمد‌ !
او مرا می‌خواند،او مرا می‌خواهد ،او همه درد مرا می‌داند . . .
یاد او ذکر من است ، در غم و در شادیچون به غم می‌نگرم ،
آن زمان رقص‌کنان می‌خندم . . .که خدا یار من است ،
که خدا در همه جا یاد من است .او خدایست که همواره مرا می‌خواهد ،
او مرا می‌خواند
او همه درد مرا می‌داند . . .
 
دل نوشت:
پنج روز از ماه رمضون گذشته هنوز دست خالیم ...هنوز آدم نشدم ...
هنوز نگفتم خدایاشکرت که یه ماه رمضون دیگه ام درک کردم...
خدایاشکرت که هنوز نفس میکشم تو این ماه عزیز...
هزارتا خدایاشکرت بدهکارم به اون که بالای سرمه به خدای خوبم ...بخاطر داشتن بهترینا...
بخاطراینکه غصه  دادی تا بازم بیام در خونت..شکرت که رهام نکردی به حال خودم...
خدایا دیدی فراریم ولی گفتی بیا میبخشمت...
همین صبحی یه قدم واست برداشتم ظهر نشده حالمو خوب کردی...
این یعنی هنوز دوستم داری هنوز برات مهمم ...
بی تعارف بگم تا آویزون چادر مادرم هیچ غمی ندارم ...
 و هنوز حواست هست بهم ...
خدایا شکرت که حاج محسن بهم دادی...
خدا خیلی دوست دارم هرجور فکرمیکنم میبینم من بدم ولی این تویی که خیلی بزرگی...
خدایا هیچ وقت رهام نکن ...دیدی تو دعای کمیل همیشه میگم:
 گیرم که بر عذاب تو صبر کنم اما با فراق دوری تو چه کنم؟؟
هیچ وقت تنهام نزار خدای خوب من....
 
صرفاجهت اطلاع:عزیزانی که نظر خصوصی میزارن و طلب حلالیت میکنن برای کپی مطالب
ازنظر من کپی مطالب هیچ اشکالی نداره . فقط شادی روح شهدای شهرم و حاج محسن عزیز صلوات بفرستن.
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

 

دل نوشت:

آی ارباب به علی اکبرتـ... به شاهزاده پسرتـ... به من غرق گناهـ... بنما تو یک نگاهـ... 

 

**میلاد حضرت علی اکبر بر همه مومنین به خصوص جوان های عزیز مبارک باد**

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

خدایا خدایا باز دوباره رسیده ماه قشنگ شعبان

خدایا منکه یه عمر هرکاری میکنم میشه گناه میشه بدی ...یه عمر هرکجا نفسم گفت دنبالش راه افتادم

خدایا یه عمر دارم دل امام زمانم میکشنم ...هرهفته آقا پرونده پراز خطاهامو نگاه میکنه گریه اش میگیره  ...

خدایا  اگه ماه شعبان تموم بشه منا نبخشی چجوری مهمونت بشم تو رمضان ...با چه رویی بیام در خونت ...؟؟

خدایا به حق مولود های این ماهت ببخش منا...خدایا غلط کردم!!بزار پا حساب جوونی ...

به آقا بگو جوون ولی یه عمر هر وقت خواست اسم زهرا رابیاره میگه:"مـــــــادر"به حق حضرت زهرا ببخشش!!

خدایــــــــــــــا اصلا خودت بگو ....دلت میاد این ماه بیاد بنده هات نبخشی ...؟؟

امروز که میلاد اربابم میخوام یه چیزی ازش عیدی بگیرم ...فقط همین یه چیز...

ارباب با همه ی بدیم ولی بزار یه بار دیگه محرمت ببینم یبار دیگه برات گریه کنم ...!!

آی ارباب خوب میدونی که اصلا زندگی میکنیم به عشق روضه ات ...پس عیدی امروزم همین باشه ...

دستم کوتاه نکن از این روضه ها

بزار تا این نفس ازسینه ام میاد بیرون هیچ اسمی جز "حسیـــــن" رو لبام نباشه ...!!

اما با علمدار خیلی کار دارم ...خیلی قولا بهم داده ...خیلی حرفا بهش زدم ...!!

عیدی خیلی چیزا ازش میخوام ...!!

علمدار یادته چه روزای سختی داشتم ؟یادته قسمت دادم ؟یادته چقدر ...

علمدار دلم نشکن ...!!آقاقسمت بدم به اشکای سه ساله ...اونجایی که با آستینش رو میگرفت از کوفیا!!

بعضی وقت ها میشینیم فکرمیکنم ...

خوب که فکر میکنم ...میبینم چه ربط قشنگی دارن

 اون تکه سنگ که بهم هدیه داده شد ...با حاج عباس...با اسم حاج عباس...بامجنون ...

همه چیز دست خودته علمدار ..دست خود خودت ای سردار بی دست حسین ...

خدایا نگو نمیبخشم ...ببخش به حق اون اشکای حاج محسن موقع خوندن مناجات شعبانیه ...

این ماه ماه من ...محسن ....مناجات شعبانیه هست ...پس خداجونالهی العفو

 

***میلاد فرخنده امام حسین علیه السلام و بردار بزرگوارشون آقا ابوالفضل عباس و فرزند عزیزشان آقا زین العابدین تبریک و تهنیت باد ***

 

دل نوشت:حــُر که باشی آقا آخَرِ دَست می خَرَدَت ... حَتی اَگرَ قَلبِ زِینَــبَش را شِکَستِه باشِی .. !

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

در واژه های شعر تو دیدم  وقار را

حُجب و حیایِ فاطمی این تبار را

 

با تیغ خطبه ، فاتح صفین کوفه ای

مولا سپرده دست شما ذوالفقار را

 

در اوج بیکران خودت مست می کِشی

هفتاد و دو ستاره ی دنباله دار را

 

درس حجاب می دهد این آستین شرم

معنا کنید روسری وصله دار را

 

با واژه های «هیزم» و «مسمار» و «شعله ها»

 آتش زنید مستمع بی قرار را

 

خانم اگر اشاره به طشت طلا کنید

خون گریه می کنیم خزان تا بهار را

 

چشمت به غیر چشم حسینت ندیده است

دیدی کنار طشت، بساط  قمار را

 

زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا!

از دست داده ام به خدا اختیار را

 

این بوی سیب چیست؟ دوباره گرفته ای

بر روی دست پیرهن شهریار را

 

اکسیر اشک روضه تان مس طلا کند

وقتش رسیده است بسنجی عیار را
 

**وفات حضرت زینب سلام الله بر پیشگاه حضرت بقیه الله وهمه ی دوستداران اهل بیت تسلیت باد**

جای همه خالی خدا سنگ تموم گذاشت توی مهمونی که دعوتم کرده بود ...
ولی بازم خیلی جاها من میشدم اون بنده فراری ...
دم دمای اذان صبح ...فارغ از نمازها دعاها که میشدم ...
تازه دلم میشد فاطمیه ای ...تازه اشک بود که ...
خدایا به حق اشکای بنده های خوبت تو همین اعتکاف حاجت ماهم بده ...
امروز نزدیک غروب خطای آخر دعای ام داوود ...
همش دلم شور میزد میگفتم خدا تموم شد اگه کاری نکرده باشم چی؟!...
همینجور که تسبیح تربتم دستم بود دستم آوردم بالا گفتم خدایا به همه ی عظمتت قسمت دادم
به نام های متبرکت به فرشتگان درگاهت به جبرئیلت به میکائیلت 
به پیامبرانت ...خدایا سوره های عظیمی از قرآنت خوندم ...اگه نبخشیم چی؟!
با خودم گفتم  خداجون: من یه ارباب دارم... خدا مگه میشه اسم حسین بیارم حاجتم ندی !!
با همه ی بدی هام جونمو لباس مشکی هام ...هیچ جای دنیا را باروضه ها عوض نمیکنم ..!!
همین بس که حسیــــــن ارباب منه ...ومن کنیزی میکنم در خونش ...
خدا اگه حالا میتونی نده حاجتمو؟!
گفتم خدا  اگه مادر این ارباب صداش کنم دیگه شک ندارم دست پر از در خونت میرم ...
تو سجده ی آخری ...گفتم خدا حاج شیخ عباس تو مفاتیح نوشته اگر به اندازه ی بال مگسی اشک بریزی حاجت روایی ....
پس خدا تو میدونی ...جانماز خیس از اشک من ...برات کربلایی خاص  ...و اربابم مادرش  ...
 
دل نوشت:
موقع نمازم که می شود، فرشته ی چپ و راست ، عزا می گیرند که چه کنند؛ « إیاک نعبد » را جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ..!!!
 
 
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

دلم کمی خدا میخواهد

کمی سکوت

کمی آخرت

دلم دل بریدن میخواهد

کمی اشک

کمی بهت

کمی آغوش آسمانی

دلم یک کوچه میخواهد بی بن بست یک خدا

تاکمی باهم قدم بزنیم

فقط همین . . .

  • کنیز حضرت مادر سلام الله
از تـوصـیـه هـای آیـت الله العظمی بـهـجـت [ره] :
● بـرای دوری از ریـا, ≺ لاحول و لاقوه الا بالله ≻ زیـاد بـگـوئـیـد.
● بـرای درمـان عـصـبـانـیـت, زیـاد ≺ صـلوات ≻ بـفـرسـتـیـد.
● بـرای تـمـرکـز فـکـر, زیـاد ≺ لااله الا الله ≻ بـگـوئـیـد.
● بـرای رفـع اخـتـلاف زوجـیـن, ≺ صدقه متعدد به افراد متعدد≻ بدهید.
 ● بـرای رفـع شـر و بـلا بـخـوانـیـد : ≺ اللهم صـل عـلی مـحـمــد و آلـه و أمـســک عـنـا الـسـوء .≻

دل نوشت:
مدتی ست دلم شکسته از همان جای قبلی...!دلم خیلی گرفته است.اینجا نمی توان به کسی نزدیک شد...آدمها ازدور دوست داشتنی ترند...!!!

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

خدایا!چیزی نمونده به جمع شدن سفره...چقدر زود تموم شد...

ای خدا عید درراه هست من هنوزم آدم نشدم ای وای از من که نفهیدم شیطان را در غل زنجیر کردی بخاطر من بازهم ازت فراری بودم میدونم لیاقتش نداشتم ولی من آوردی سر سفره ات هروقتم خواستم ازت فرار کنم گوشم گرفتی نشوندی سر سفره...

خداجونم ازت ممنونم که من عاصی راگذاشتی باشم سرسفره ات دستم گرفتی صدام کردی گفتی:پاشوبیامیخوام ببخشمت.سه شب آوردیم توخونت تا ببخشیم...ولی من از شب بیست سوم به بعد دوباره شدم همون  بنده ی عاصی همه قول قراراما یادم رفت.چیزی نمونده خداجون بیا یبار دیگه برام خدایی کن ببخشم.میترسم!تا چندساعت دیگر شیطان آزادمیشودنکند منا نبخشیده باشی باز دوباره بشم عبد شیطان.بگذار فردا برایم عید باشد.عیدبندگی خدای سبحانم...

رمضان92 هم گذشت بابرکت سفره های افطارش...باتمام گرما وعطش هایش...با تمام طعنه وکنایه هایش...با روزه خواری هایش...با مراسم تحلیفش...

رمضان امسال برایم کربلایی بود لحظه لحظه اش به یاد اصغر رقیه عباس گذشت...با هرنفس عطشانم یک ذکریاحسین برلب جاری بود... خداجون حالا که نام ارباب به میان آمدمرا ببخش قسمت میدم به شهید تشنه لب کربلا...

عید فطر برهمه ی کسانی که یک ماه بندگی خالصانه ی خدا راکردندتبریک وتهنیت باد

  • کنیز حضرت مادر سلام الله


خدایا!بازدوباره اومدم...باهمه ی گناهام راهم دادی...لیاقت نداشتم که بیام چه رسدبه اینکه قرآن راروی سربگیرم...ولی اومدم باهمه ی گناهان این یکسالم...

وتنها واسطه من مادر(س)بودمادری که بعدازرفتنش پدرراهم باخودبرد.واین روزهاکه حضرت پدر(ع)دربسترخوابیدن بیشتردردهایش"درد"کوچه هست بیشترغصه هایش مرورخاطرات پیراهن خونی وچادرخاکی هست...

مولا راحت میشودبعدازآن خداحافظی غریب اززهرایش.فرداشب بعدازمدتها روی همسرش راخواهد دید...

هرچه می نویسم مادری میشوددوباره برای بچه هایادمدینه زنده میشود...دلم میسوزدبرای زینب(س)دوباره داردطعم یتیمی رامیچشد...

دیشب تقدیر یکسالم رانوشتندوفرداشب این تقدیر راتصویب میکنن خدایا به حق اول شهیده عالم مادرپهلوشکسته  نکنددراین تقدیرنباشد رزق محرم وفاطمیه...که تمام تار پودم شده  روضه ارباب ومادربزرگوارشان...

ارباب میدانم گناهکارم ولی زنده ام باخاطرات کربلایت دوباره برایم بنویس که سخت دلتنگ حرم شماوسقاهستم...

ای خدا!به حق اول مظلوم  عالم فرج منتقم رابرسان دیگرجانمان به لب رسیده است...

دل نوشت:آقاجان ازکرمت همین بس که ازامام حسن(ع) خواستی برای قاتلت غذاببردومهمانش کند...هرچه باشم بدتر ازابن ملجم که نیستم...نگاهم کن..

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

فرازی ازدعای ابوحمزه ثمالی:

سپاس خدایی راکه هروقت صدایش می کنم پاسخم میگوید...گرچه وقتی اومراصدامی کند من کاهلی میکنم...

 

...التماس دعا...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله