چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

**به بهانهء ۲۸ رجب المرجب ، سالروز خروج کاروان سیدالشهدا صلوات الله علیه از شهر مدینه به سمت کربلا**

 

حسین ، قافله ات نیّت سفر دارد

 

تو میروی و خدا از دلت خبر دارد

 

برای بدرقه ام البنین هم آمده است 

 

به جای مادرتان دست بر کمر دارد

 

مسیرتان زیاد است و دخترت کوچک

 

برای دختر تو این سفر خطــــــــر دارد

 

برای قاســـــــم از اینجا زره ببر آقا

 

برای پیکر او سنگ ها شرر دارد

 

میان قافله ات جا که هست ، با زینب

 

بگو که چادر و معجــــــر اضافه بردارد!

 

بیا حسین عوض کن تو ساربانت را

 

گمان کنم که به انگشترت نظر دارد

 

بیا برای خودت هم کفن بخر آقا

 

ثواب دارد عزیزم ، کجا ضرر دارد...

 

...صل الله علیک یا مظلوم یا أباعبدالله...

خون دل نوشت :
در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد ، ابن زیاد هم سینه می زند ! {حاج آقا پناهیان}
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

در واژه های شعر تو دیدم  وقار را

حُجب و حیایِ فاطمی این تبار را

 

با تیغ خطبه ، فاتح صفین کوفه ای

مولا سپرده دست شما ذوالفقار را

 

در اوج بیکران خودت مست می کِشی

هفتاد و دو ستاره ی دنباله دار را

 

درس حجاب می دهد این آستین شرم

معنا کنید روسری وصله دار را

 

با واژه های «هیزم» و «مسمار» و «شعله ها»

 آتش زنید مستمع بی قرار را

 

خانم اگر اشاره به طشت طلا کنید

خون گریه می کنیم خزان تا بهار را

 

چشمت به غیر چشم حسینت ندیده است

دیدی کنار طشت، بساط  قمار را

 

زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا!

از دست داده ام به خدا اختیار را

 

این بوی سیب چیست؟ دوباره گرفته ای

بر روی دست پیرهن شهریار را

 

اکسیر اشک روضه تان مس طلا کند

وقتش رسیده است بسنجی عیار را
 

**وفات حضرت زینب سلام الله بر پیشگاه حضرت بقیه الله وهمه ی دوستداران اهل بیت تسلیت باد**

جای همه خالی خدا سنگ تموم گذاشت توی مهمونی که دعوتم کرده بود ...
ولی بازم خیلی جاها من میشدم اون بنده فراری ...
دم دمای اذان صبح ...فارغ از نمازها دعاها که میشدم ...
تازه دلم میشد فاطمیه ای ...تازه اشک بود که ...
خدایا به حق اشکای بنده های خوبت تو همین اعتکاف حاجت ماهم بده ...
امروز نزدیک غروب خطای آخر دعای ام داوود ...
همش دلم شور میزد میگفتم خدا تموم شد اگه کاری نکرده باشم چی؟!...
همینجور که تسبیح تربتم دستم بود دستم آوردم بالا گفتم خدایا به همه ی عظمتت قسمت دادم
به نام های متبرکت به فرشتگان درگاهت به جبرئیلت به میکائیلت 
به پیامبرانت ...خدایا سوره های عظیمی از قرآنت خوندم ...اگه نبخشیم چی؟!
با خودم گفتم  خداجون: من یه ارباب دارم... خدا مگه میشه اسم حسین بیارم حاجتم ندی !!
با همه ی بدی هام جونمو لباس مشکی هام ...هیچ جای دنیا را باروضه ها عوض نمیکنم ..!!
همین بس که حسیــــــن ارباب منه ...ومن کنیزی میکنم در خونش ...
خدا اگه حالا میتونی نده حاجتمو؟!
گفتم خدا  اگه مادر این ارباب صداش کنم دیگه شک ندارم دست پر از در خونت میرم ...
تو سجده ی آخری ...گفتم خدا حاج شیخ عباس تو مفاتیح نوشته اگر به اندازه ی بال مگسی اشک بریزی حاجت روایی ....
پس خدا تو میدونی ...جانماز خیس از اشک من ...برات کربلایی خاص  ...و اربابم مادرش  ...
 
دل نوشت:
موقع نمازم که می شود، فرشته ی چپ و راست ، عزا می گیرند که چه کنند؛ « إیاک نعبد » را جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ..!!!
 
 
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

بسم رب الحســـیـــن (علیه السلام) ... 
بگذار خیـــس شوم ... 
میان ِ هق هق ِ دلتنگی هایم ... 
بگذار فریاد بکشم ... 
از درد ها ...
بگذار نگاه کنم 
عاشقانه 
اربــابـــ ... را 
آهای دنیـــا...!
مرا با هق هق ِ دلتنگی هایم ، فریاد دردم ، نگاه عاشقانه ام ، نجوای درونم ... 
تنها بگذار ... 
رها کن 
آری
مرا دیوانه بخوان 
دیوانه ...
انا مجنون ...
حـــ ســ یــ نـــ (علیه السلام)
 
 
 
 
امشب یه عزیز دوست داشتنی دلمو راهی حرم کرد ...آخ ارباب درد دوری خیلی سخته خیلی ...
بزار بیام همونطور که بار اول اومدم زیر قبه بهت گفتم حرف دلمو ...بزار بیام ...
تا آخر عمر کنیزخودتو مادرتم اگه حاجتمو بدی ومنا راهی حرم کنی..
 
دل نوشت:
برود هرکه دلش خواست شکایت بکند . شهر باید به من هیئتی عادت بکند...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله
 

کربلا ما را به سوی خود فرا می‌خواند و ارواح مشتاق ما بی‌تابانه، همچون کبوتران حرمـ.. به‌ سوی کربلا بال می‌گشایند. بار دیگر صدای «هل من ناصر» امام عشق در دل تاریخ بلند است و ... هر آن‌کس در هر زمان و در هر جا به این صدا لبیک گوید کربلایی است و کربلا میزان عشق است واهل الله را از اغیار جدا می‌کند..... کربلا ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیر...
 "سید شهیدان اهل قلم"

دلم تنگه برا حرم ارباب 
دلم تنگه براکربلا 
دلم تنگه برا شش گوشه 
دلم تنگه برا تل زینبیه
دلم تنگه برا بین الحرمین
دلم تنگه برا حرم سقا
دلم تنگه برا خیمه گاه 
دلم تنگه برا برای ذره ذره خاک کربلا
تسبیح تربتم تو دستام میگیرم همین منا آروم میکنه ولی ارباب خیلی دلـــــــم تنگه....
کربلا رفته ها حال الان منا خوب میفهمن
با یه عکس با یه جمله با یه اسم زود دلت هوایی میشه ...
دلــ مـــ امــــ شــ بـــ هـــ و ا یـــ یــــ
اربــــ ا بـــــ  دســــ تــــ مــــ و بـــــ گــــ یـــــ ر
 
 
 
دل نوشت:
این همه آدم رفتند و نیامده اند؛ و فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند میگویند:‏
نیامــد نیامـــد ... ای اهل حرم میـــر و علمـــدار نیامـــد‎ ...
...دعام کنید ان شالله خدا به حق شما خوبان من رو سیاهم ببخش...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله